پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۴، ۱۰:۵۹ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

۹۴ مطلب با موضوع «سیره و اشعار» ثبت شده است

یا الهی بنده ای آلوده ام

سیره و اشعار

یا الهی بنده ای آلوده ام

عمر خود را در جهالت بوده ام

روسیاهم که جوانی را دریغ

در گناه و معصیّت فرسوده ام

وای از این عمری که ناغافل گذشت

بر گناهانم فقط افزوده ام

با ریا بوده همه اعمال من

خوش خیالم کار خیر بنموده ام

بی خبر از خویش و ازهمسایه ها

در به روی سائلی نگشوده ام

مردن و محشر فراموشم شده

دیده بر هم بسته و آسوده ام

شاعر : حمیدرضا گلرخی

چون از افق برآید انوار صبح صادق

سیره و اشعار

چون از افق برآید انوار صبح صادق

در پاى سبزه بنشین با همدمى موافق

شد موسم بهاران پرلاله کوهساران

بستان پر از ریاحین صحرا پر از شقایق

بلبل که در غم گل مى کرد بى قرارى

شکر خدا که معشوق آمد به کام عاشق


با یاد فجر صادق محراب و منبرت

سیره و اشعار


 با یاد فجر صادق محراب و منبرت

تابیده بر نگاه جهان، نور باورت

گل، در جوار خانه ی تو خیمه می زند

تا پُر کند مشام دل از عطر مجمرت

ای پیر لحظه های حقیقت فروز دل

رندان دهر، تشنه ی دُردی ز ساغرت

عشق و خرد که آینه داران هستی اند

گردیده اند، محو تماشای منبرت

مدیون زخمه های تو گردیده از ازل

دستی که شد موافق دست هنرورت

فقه و اصول و فلسفه، جز نقطه ای نبود

گر می گشود حوصله، اوراق دفترت

جاری ترین زلال ازل تا ابد، تویی

نامیده کردگار جهان، چون که جعفرت

ماییم و داغ حسرت عمری سفر، که چشم -

آید کنار تربت پاک و معطرت

ماییم و زخم غربت لختی نگاه گرم

تا جان فدا کنیم ز غیرت، برابرت

ما را، بگیر دست، که "از پا فتاده ایم"

مولا، به حق تربت پنهان مادرت!
نوشته شده توسط یحیی

وَ مقدّر شده که مکتب ها، تا ابد زیر بال تو باشند

سیره و اشعار


وَ مقدّر شده که مکتب ها، تا ابد زیر بال تو باشند

آسمان باشی و همه دل ها، پر زنان در خیال تو باشند

عشق در تو به آبرو برسد، شیعه با تو به آرزو برسد

وَ تمام مناظرات زمان، راوی شرح حال تو باشند

در سلوکت همیشه گم بشویم، مثل شاگردهای بی تکلیف

تو خرابات قلب ها بشوی، شیخ هامان رجال تو باشند

قسمت این بوده پیرو تو شویم، در بیابان مرتد تاریخ

لحظه هامان همیشه مدیونِ - حکمت بی مثال تو باشند

حکمت این بوده در کلاس حضور، نامت استاد شیعیان باشد

وَ تمام جواب ها عمری ، پایبند سوال تو باشند

وَخدا خواست انقلاب تو را، شرح تاریخ شیعه بنویسند

تیترهای حماسی دنیا، روی تقویم سال تو باشند

شاعر : سارا سادات باختر

در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را

سیره و اشعار


  در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را
لطف تو گرفت از من بیچاره امان را
شد دشمن تو معترف انگار خداوند
در گوش تو گفته همه اسرار جهان را
با رایحۀ خطۀ سرسبز عبایت
کوتاه کن از باغ دلم دست خزان را
با امر تو هر چند در آتش ندویدم
هر چند فدای تو نکردم سر و جان را
هر چند مرید تو شدن  شأن زراره است
ای کاش که این عاشق بی نام و نشان را
بگذار که تا ظل بنی ساعده یکبار
من جای تو بر دوش کشم کیسۀ نان را
ماندم که در خانه ات آن روز چرا سوخت
آتش که نسوزاند تن خادمتان را
با لحن حجازی شبی از حضرت موعود
خواهیم شنید از حرمت صوت اذان را
شاعر : حسین عباسپور

شب عید دانش، شب جشن بینش، به ملک مبارک، به بشر مبارک

سیره و اشعار

شب عید دانش، شب جشن بینش، به ملک مبارک، به بشر مبارک
شب آشنایی، شب روشنایی، به ستاره تبریک، به قمر مبارک
شب وصل جانان، شب رؤیت جان، به طلوع فجر و به سحر مبارک
شب مدح‌خوانی، شب دُرفشانی، به صدف مبارک، بـه گهر مبارک
شب عید صادق، پدر حقایق، به پدر مبارک، به پسر مبارک
**** 

چهار جوابی که زاهد را تکان داد

سیره و اشعار

نتیجه تصویری برای تصاویری از گلها

زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد.
اول: مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. 
او گفت: ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم: مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی.
گفت: تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
سوم: کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای؟ 
کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
(سایت خبری تابناک)