جمعه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۲۰ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری

گوناگون


نام خواجه عبدالله انصاری یادآور سوز و عشق نوستالزیک انسانی که نی وجودش در تب وتاب نیستان وجود سرمدی بی خود و سرمست گشته وفغان برآورده.او از هنگامی که خود را شناخت در ذات اقدس محبوب خویش را غرقه ساخت.مدتی را تحت تعلیم شیخ ابوعبدالله طایی و امام یحیی شبانی به تلمذ پرداخت.

 

اما این قیل وقال مدرسه اورا راضی نمیداشت:((در اوایل تحصیل میجستم دلایل تفضیل و در طلب مجمل اوقات نمی بود و محمل نشسته بودم در مدرسه و در هوس هزار وسوسه...))

 

 

سرانجام هنگامی که موفق به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی میشود از درس ومشق برمیگذرد و به اقلیم بیکران عشق و محبت پای میگذارد.

 

مراد دیگر او شیخ ابوسعید ابی الخیر بوده است که وی را در وادی حیرت یار بود و رهنما.

 

خواجه عبدالله انصاری در سال 396 هجری قمری در کهن دز واقع در ناحیه ی طوس از منطقه وسیع هرات متولد گردید و سرانجام در 481 هجری قمریدر محل تولد خود به مقصد و معبودش رسید

 


 

مناجات 1


الهی!

الهی نور تو چراغ معرفت بیفروخت

دل من افزونی است.

گواهی تو ترجمانی من بکردند ندای من افزونی است.

قرب تو چـــراغ وجد بیفروخت.

همت من افزونی است.

بود تو کار من راست کـــرد بود من افزونی است.

 

الهی!

از بود خود چه دیدم مگر بلا و عنا؟واز بود تــــو همـــه عطاست و وفا!

به بر پیدا!و بکرم هویدا.

نا کرده گیر کرد رهی.

و آن کـــن که از تو سزا.

 

 

مناجات 2


الهی!

نـــام تو مــا را جواز!

و مهــــــر تو ما را جهــاز!

 

الهی!

شنــاخت تو ما را امان!

و لطف تو مـــا را عیـــان ـ

الهی!

فضـــل تـــو ما را لوا,کنف تــــو ما را ماوی !

 

الهی!

ضیعفان را پناهی

قاصدان را بـــر سراهی

مومنـــــان را گواهی چه بود که افزایی و نکاهی؟

 

الهــــی!

چه عزیز است او که تو او را خواهی!

ور بگریزد او را در راه آریی.

طوبی آنکس را کـــه تو او رایی!

آیا که:تا از ما خــــود کرایی؟

 

 

 

مناجات 3

 

تو را که داند؟که:تو را((تو))دانی

تو را نداند کس.

تو را تو دانی بس!ای سزاوار ثنای خویش!

و ای شکرکننده عطای خویش!

رهی به ذات خود از خدمت تو عاجز و به عقل خود از شناخت منت تو عاجز

و به کل خود از شادی به تو عاجز

و به توان خود از سزای عقل تو عاجز

 

کریما!

گرفتار آن دردم که تو درمان آنی بنده آن ثنایم که تو سزای آنی من در تو چه دانم؟

تو دانی!تو آنی که گفتی من آنم!آنی.

 

 

 

مناجات 4

 

الهی!

نمی توانیم که این کار بی تو به سر بریم.

نه زهره آن داریم که از تو بسر بریم

هر گه که پنداریم که رسیدیم از حیرت شما روا سر بریم.

 

خـــــداوندا!

کجا باز یابیم آن روزکه تو ما را بودی و ما نبــودیم

تا باز به ان روز رسیم میان آتش و دودیم

اگـــر بدو گیتی آن روز یابیم بر سودیم

ور بود خود را در یابیم به نبــود خود خشنودیم.

 

مناجات 5

 

الهی!

از آنچه نخواستی چه آیــــد؟ و آن را که نخواندی کی آیــد؟

تا کشته را از آب چیست؟ و نا بایسته را جواب چیست؟

تلخ را چه سود اگر آب خوش در جوار است؟

و خار را چه حاصل از آن که بوی گل در کنار است؟

 

 

مناجات 6

 

الهی!

گر زارم در تو زاریدن خوش است

ور نازم به تو نازیدن خوش است.

الهی!شاد بدانم که بر درگاه تو می زارم

بر آن امیـــد آن که روزی در میـــدان فضل بتو نازم تو!من بپذیری و من با تو پردازم ـ

یک نظر در من نگری و دو گیتی به آب انـــدازم.

 

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی