يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۳:۴۱ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

چرا خدا به شیطان اجازه وسوسه داد ؟

آموزه های دینی و مذهبی

چرا خدا به شیطان اجازه وسوسه داد ؟

آنگونه که از آیات قرآنی استفاده می شود، شیطان، پس از رانده شدن از درگاه الهی، از خداوند مهلت خواست و خدا تا وقت معینی به او مهلت داد و شیطان پس از مهلت یافتن، اظهار داشت که فرزندان آدم را وسوسه خواهد کرد و آنها را وادار به انجام کارهای بد خواهد نمود. به آیات زیر توجه کنید:


قال رب فانظرنی الی یوم یبعثون قال فانک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم قال رب بما اغویتنی لأزینن لهم فی الارض و لأغوینهم اجمعین الاّ عبادک منهم المخلصین (حجر / ۴۰ - ۳۶)


(شیطان) گفت: پروردگارا تا روزی که مبعوث می شوند به من مهلت بده خداوند گفت: تو از مهلت داده شده گانی تا روز وقت معین. شیطان گفت: پروردگارا به سبب اینکه تو مرا گمراه نمودی ، (اعمال فرزندان آدم را) برای آنها زینت خواهم داد و همگی آنها را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان خالص تو را.


نظیر همین مطلب در آیه ۱۱۹ از سوره نساء چنین است: وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّینَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیبَتِّکُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیغَیرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ یتَّخِذِ الشَّیطَانَ وَلِیا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِینًا (النساء/۱۱۹)


«و آنها را گمراه می کنم! و به آرزوها سرگرم می سازم! و به آنان دستور می دهم که (اعمال خرافی انجام دهند، و) گوش چهارپایان را بشکافند، و آفرینش پاک خدایی را تغییر دهند! (و فطرت توحید را به شرک بیالایند!)» و هر کس، شیطان را به جای خدا ولی خود برگزیند، زیان آشکاری کرده است."


امام صادق (علیه السلام) فرمود: قلبی نیست مگر اینکه دارای دو تا گوش است بر یکی از آنها فرشته ای هدایت کننده است و بر دیگری شیطانی فتنه گر است یکی او را امر می کند و دیگری نهی می کند شیطان او را به گناهان امر می کند و فرشته او را از گناهان باز می دارد.


حتی در جایی دیگر خداوند خود به شیطان اجازه اغوا و وسوسه گری فرزندان آدم را می دهد و در پاسخ شیطان که از گمراه ساختن فرزندان آدم خبر می دهد ، می فرماید: و استفزز من استطعت منهم بصوتک و اجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فی الاموال و الاولاد و عدهم و ما یعدهم الشیطان الاّ غروراً (اسراء/۶۴)


هر کس را از فرزندان آدم می توانی با صدای خود بلغزان وبا سواره و پیاده خود بر آنان حمله کن و با آنها در اموال و اولاد شرکت کن و به آنها وعده بده و شیطان جز فریب نویدشان نمی دهد.


اکنون باید دید که چرا خداوند به شیطان اجازه داد که فرزندان آدم را وسوسه کند و زمینه گمراهی آنها را فراهم سازد؟


در پاسخ می گوییم: خداوند انسان را آفرید وبه او اختیار و آزادی انتخاب داد به طوری که انسان در انتخاب خیر و شر آزاد است او می تواند راه انبیاء را در پیش گیرد و به سعادت ابدی برسد و می تواند از خدا و پیامبر فاصله بگیرد و به گناه و معصیت و شرّ روی آورد.در این میان خداوند با ارسال پیامبران و کتب آسمانی، انسان را به سوی خیر دعوت کرد لازم بود نیرویی هم باشد که انسان را به سوی شر و بدیها دعوت کند تا آزادی انسان در اختیار و انتخاب از بین نرود و او بر سرد و راهی قرار بگیرد آنگاه با انتخاب راه درست ، کمال خود را به ثبوت برساند.بنابراین، وسوسه های شیطان برای افراد باایمان نه تنها زیانبخش نیست بلکه باعث تکامل بیشتر آنهاست و انتخاب راه خدا با وجود وسوسه های شیطان ، بسیار ارزشمند است و افراد با ایمان با مبارزه با وسوسه های شیطان به مراتب بالایی از کمال می رسند.اساساً وجود دشمن ، انسان را آماده تر و قویتر می سازد و او را وادار می کند که از تمام امکانات خود استفاده کند و در عزم و اراده خود ثابت قدم باشد.


ضمناً توجه کنیم که وسوسه شیطان در حد الزام و اجبار نیست و شیطان هرگز نمی تواند و اجازه ندارد که انسان را به ارتکاب گناه و معصیت مجبور کند. کار او تنها وسوسه است و شخص با ایمان وقتی چند بار با آن مبارزه کرد دیگر مخالفت با آن کار دشواری نخواهد بود و لذا در روایتی آمده است که شیطان در مقابل پیامبر اسلام تسلیم شده بود.(۱) یعنی آن حضرت آنقدر با شیطان مخالفت کرده بود که دیگر شیطان از وسوسه کردن او دست کشیده بود و در قرآن کریم آمده است که شیطان بر مؤمنان تسلط ندارد: انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون انما سلطنه علی الذین یتولونه(نحل /۹۹ - ۱۰۰) همانا شیطان را بر کسانی که ایمان آورده اند و بر پروردگارشان توکل کردند، تسلطی نیست. تسلط او تنها بر کسانی است که ولایت او را پذیرفته اند.


همچنین در جای دیگر از زبان شیطان نقل می کند که در روز قیامت در پاسخ کسانی که شیطان را مسؤل گمراهی خود می شمارند ، خواهد گفت:و ما کان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لی فلا تلو مونی و لو موا انفسکم (ابراهیم / ۲۲)


مرا بر شما تسلطی نبود جز اینکه شما را دعوت کردم و شما مرا اجابت نمودید پس مرا مذمت نکنید بلکه خود را مذمت کنید.خلاصه اینکه وسوسه شیطان الزام آور نیست و همین وسوسه گری هم موجب پیشرفت و تکامل مؤمنان است.



خطور افکار شیطانی و رحمانی در ذهن انسان


یکی از بحثهایی که در علم کلام مطرح است این است که گاهی به ذهن انسان القائاتی می شود و مطالبی خطور می کند که بعضی وقتها خوب است و انسان را دعوت به نیکیها و اعمال صالح می کند و بعضی وقتها انسان را به ارتکاب معصیتی می خواند. در اصطلاح کلامی به این القائات «خاطر» گفته می شود و در آنجا بحث می کنند که آیا این دو خاطر از کجاست؟بسیاری از متکلمان گفته اند: آن خاطری که به طاعت خدا دعوت می کند، از جانب خداست و آن خاطری که به معصیت دعوت می کند، از جانب شیطان است.(۲)


و در بیان ماهیت آن گفته شده که خاطر همان حروف و اصوات خفیه است و فلاسفه گفته اند که آن تصور حروف و اصوات است مانند صورتهایی که در آینه نقش می بندد.(۳)


در روایات نیز به این دو خاطر اشاره شده است: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): للشیطان لمة بابن آدم و للملک لمة فاما لمة الشیطان فایعاد بالشر و تکذیب بالحق و اما لمة الملک فایعاد بالخیر و تصدیق بالحق(۴)


پیامبر فرمود: برای شیطان تماسی با فرزند آدم است وبرای فرشته نیزتماسی با اوست. تماس شیطان وعده دادن به شر و تکذیب حق است و تماس فرشته وعده دادن به خیر و تصدیق حق است. کار او تنها وسوسه است و شخص با ایمان وقتی چند بار با آن مبارزه کرد دیگر مخالفت با آن کار دشواری نخواهد بود و لذا در روایتی آمده است که شیطان در مقابل پیامبر اسلام تسلیم شده بود.


عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: ما من قلب الاّوله أذنان علی احدهما ملک مرشد و علی الاخری شیطان مفتنّ هذا یأمره و هذا یزجره الشیطان یامره بالمعاصی و الملک یزجره عنها


امام صادق (علیه السلام) فرمود: قلبی نیست مگر اینکه دارای دو تا گوش است بر یکی از آنها فرشته ای هدایت کننده است و بر دیگری شیطانی فتنه گر است یکی او را امر می کند و دیگری نهی می کند شیطان او را به گناهان امر می کند و فرشته او را از گناهان باز می دارد.


به راستی که انسان وقتی به خود می آید و درست می اندیشد، این دو نیرو را در مقابل خود احساس می کند گاهی از درون دعوت به خیر می شود و گاهی از درون دعوت به شر می شود اولی القائاتی از جانب خداوند است و دومی همان وسوسه های شیطانی است که ذکر آن در قرآن کریم آمده است.

 

................................................


بحارالانوار ج ۱۷ ص ۴۴

۲) درباره «خاطر» و رابطه آن با شناخت رجوع شود به: شیخ طوسی ، تمهید الاصول ص ۲۰۲ و سید مرتضی، شرح جمل العلم و العمل ص ۱۲۹

۳) تفسیر فخر رازی ج ۵ ص ۴

۴) کنزالعمال ج ۱ ص ۲۴۶

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی