درباره سايت
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد
بایگانی
- آبان ۱۳۹۸ (۲)
- مهر ۱۳۹۸ (۲)
- شهریور ۱۳۹۸ (۴)
- مرداد ۱۳۹۸ (۵)
- تیر ۱۳۹۸ (۹)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۳)
- اسفند ۱۳۹۷ (۷)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۳)
- دی ۱۳۹۷ (۳)
- آذر ۱۳۹۷ (۹)
- آبان ۱۳۹۷ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۷ (۸)
- شهریور ۱۳۹۷ (۲۴)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
- خرداد ۱۳۹۷ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۹)
- فروردين ۱۳۹۷ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۶ (۲۲)
- بهمن ۱۳۹۶ (۳۹)
- دی ۱۳۹۶ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۶ (۳۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۳۴)
- مهر ۱۳۹۶ (۲۱)
- شهریور ۱۳۹۶ (۴۲)
- مرداد ۱۳۹۶ (۵۰)
- تیر ۱۳۹۶ (۶۳)
- خرداد ۱۳۹۶ (۷۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۹۲)
- فروردين ۱۳۹۶ (۶۷)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۷)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۶)
- دی ۱۳۹۵ (۷۴)
- آذر ۱۳۹۵ (۹۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۱۰۷)
- مهر ۱۳۹۵ (۸۱)
- شهریور ۱۳۹۵ (۱۵۷)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲۲۱)
- تیر ۱۳۹۵ (۲۹۲)
- خرداد ۱۳۹۵ (۱۷۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۱۰۴)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱۰۷)
- اسفند ۱۳۹۴ (۶۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۶۸)
- دی ۱۳۹۴ (۶۶)
- آذر ۱۳۹۴ (۱۷۳)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۷۶)
- مهر ۱۳۹۴ (۲۸۵)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲۷۶)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
خلاصه آمار
پربحث ترين ها
-
اللهم صل علی جعفربن محمد الصادق
نظرات: ۱۳ -
متن زیارت مخصوص امام صادق علیه السلام
نظرات: ۱۱ -
-
-
-
-
-
معرفی امامزاده سید کافی علیه السلام
نظرات: ۶ -
-
محبوب ترين ها
-
۸۵۹ -
۱۴۶۰ -
۲۵۸۶ -
۱۱۶۷ -
۷۸۲ -
۲۸۹۴ -
۵۸۴ -
۲۱۲۴ -
۱۹۲۶ -
۴۷۳۱
پيوندها
حج عمره و اسرار عرفانى حج عمره

حج عمره : عمره ، بریدن از خلق و رویکردی به سوی حق است ؛ سفر از خلق به حق و دور شدن از غیر خدا ، انسان با رفتن به حج عمره مزه ای از ملکوت می چشد . او خموشی است که به بارگاه نور ، بهجت و سرور راه یافته است ، سلوک حج عمره منازل و مقاماتی دارد که دیدار حق ، اوج آن است ؛ حج عمره راه رستگاری و فوز عظیم است .
هر عبادتی مخصوص کاری است ، اما عمره تنها عبادتی است که تمام عبادت ها را در برمی گیرد . در عمره نماز ، استغفار و زهد معنا می شود . فلسفه اشک در عمره نمودار می گردد . راز و نیاز با خدا ، نجوا و همنشینی با او در کنار خانه اش به اوج می رسد . زائر چون ستاره ای درخشان در آسمان تاریکی ها می درخشد و نامش در دفتر خدا ثبت می شود . انسانی که به عمره می رود ، میهمان خداست و خدا از او میزبانی می کند . زیارت خانه خدا ، و گردش به دور خانه یار ، از غذاهایی است که خدای سبحان بر سر سفره خود نهاده است تا باریافتگان ملکوت از آن بهره بگیرند .
حکمت عبودیت در حج عمره
حکمت عبودیت در عمره به کمال می رسد ؛ عمره آزمون انسان هاست ، عمره نشانه عظمت بی پایان الهی است ، تجدید خاطره با رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) ، سرزمین وحی و اهل بیت ( علیهم السلام ) عصمت در عمره شکل می گیرد ، عمره ذکر خداست . عمره بازار خداست و عمره گزار در این بازار با خدا معامله می کند و از او مزد می ستاند .
زائر خانه خدا باریافته به درگاه الهی و میهمان خداست و به عنوان میهمان بر خدا وارد شده است . خداوند عمره گزار را میزبانی می کند ، او را در کنف حمایت خود گرفته ، مسؤولیتش را به عهده می گیرد . زائر در این میهمانی بر سفره گسترده الهی نشسته و با غذاهای آسمانی تغذیه می شود . میهمان ، میزبان را می بیند و به دیدار او می رود . خداوند کرامت ها و هدایای خود را به او ارزانی می دارد ؛ بهره میهمانی خدا بهشت است .
عمره دارای اسرار و معانی باطنی است که :
اولین سرّ آن ، فهم است . عمره گزار باید بداند که اگر می خواهد به دیدار حق نایل شود باید از شهوات دل برکند ، از لذات منقطع شود و فقط به اندازه ضرورت نصیبی از دنیا برگیرد . سزاست در تمامی حرکات و سکنات ، خود را برای خدا خالص کند ، سلوکی خالصانه در پیش گیرد ، انس بیشتری با خدا گیرد ، نفس خود را به مجاهدت عادت دهد .
دومین سرّ باطنی عمره ، شوق است . بعد از آن که سالک عمره گزار معانی باطنی را فهمید ، شوقی درونی برای دیدار خانه خدا و دیدار خدا پیدا می کند ، او قصد زیارت می کند و باید سخت بکوشد تا به این رزق نایل آید و شایسته دیدار حق گردد . اگر در قلبی شوق لقای حق پدید آید ، او اسباب لقا را فراهم می کند ؛ در این صورت زائر تمامی شرایط و وسایل لقا را آماده کرده خود را مهیا برای دیدار بیتی می کند که انتسابی به معشوق او دارد ، او سر از پا نمی شناسد و برای ملاقات یار لحظه شماری می کند .
سومین سرّ باطنی عمره ، عزم است . زیارت بیت الله عزم و تصمیم می خواهد . زائر باید اهل و وطن را گذاشته ، از شهوات و زخارف دنیا مهاجرت کند ، وجهی به سمت او داشته و ارزش بیت در نظرش بزرگ آید . عمره گزار بداند که عزم ، امر مهم و رفیعی دارد ، دیدار خانه دوست و تقرب به حریم یار ، خطیر و عظیم است . طلب عظیم ، عزمی عظیم می طلبد . باید عمل خالص گردد و زائر درون را با اخلاص برای زیارت بیت الله مستعد کند .
چهارمین سرّ باطنی عمره ، قطع علاقه است . مسافر عمره باید تائب گردد ، از تمامی معاصی و جرم ها دوری گزیند ، حقوق دیگران را جبران کند ، حق الله را تأمین سازد ، کسی که قصد بیت مَلِکی دارد امر او را ضایع نمی کند ، با او مخالفت نمی کند ، او را کوچک نمی شمارد ، از این که دست خالی نزد او برود حیا می کند ، خوف آن دارد که ملک او را نپذیرد . ملوک دنیا میهمانی پاک و پاکیزه می خواهند ؛ اما خدای سبحان خواسته است میهمانان و زائرانش با چهره ای غبار گرفته نزد او بیایند تا او به آنها مباهات کند .
کسی که عازم عمره است و قصد او کرده ، باید با این سفر از اهل و مال و وطن قطع علاقه کند و خود را برای سفری متفاوت مهیا سازد . این قطع علاقه او را آماده سفر اخروی کرده ، استعداد حلول موت را به ارمغان می آورد .
پنجمین سرّ باطنی عمره ، راحله است . کسی که به دیدار حق باریافت و درک حضور او کرد ، مشقات و رنج ها بر او هموار و آسان می شود . سفر حج ، گویا سفر آخرت است . شاید مرگ نزدیک باشد ، باید برای رحل و ارتحال آماده بود ؛ عمره برای آماده سازی سفر ابدی است . این سفر زاد و توشه لازم را در اختیار می گذارد ، تقرب به خدا را برای انسان ممکن می کند ؛ لباس احرام کفن است ، خروج از وطن ، خروج از دنیاست . نظر به بیت الله حضور در بارگاه الهی در قیامت است . در آنجا انسان ها را با زادشان می سنجند ، کسی که توشه اش دنیاست ، آن را در دنیا گذارده است و هم اکنون دستش خالی است و کسی که از تقوا توشه بر گرفته ، چیزی برای عرضه نزد پیشگاه عظیم الهی دارد .
عمره دو گونه است ؛ عمره عوام و عمره خواص . عمره عوام قصد کوی دوست است و عمره خواص قصد روی دوست ، آن ، رفتن به سرای دوست و این ، رفتن برای دوست . عوام به نفس روند تا در و دیوار ببینند ، خواص به جان روند تا دیدار یابند ، کسی که به نفس رود وجد یابد و بار کشد تا گرد کعبه برآید و کسی که به جان رود بیارامد و بیاساید تا کعبه گرد سرایش درآید .
جایگاه و اسرار عمره
نامگذاری حج و عمره و حکمت ها
حج در لغت به معنای قصد آمده است ( 1 ) لذا با حرف « الی » متعدی می شود ؛ « حج الینا » یعنی قصد ما را کرد .
حج بیت الله الحرام یعنی قصد خانه خدا را داشتن برای انجام مناسک و حاجّ به معنای کسی است که مقصد و مقصودش زیارت خانه خدا باشد .
حج اکبر ؛ حجّی که همراه با وقوف در عرفات باشد ، حج اصغر ؛ حج بدون وقوف یا به تعبیر دیگر عمره است . ( 2 )
معنای دیگر از امام پنجم ( علیه السلام ) نقل شده است . ابان بن عثمان از امام باقر ( علیه السلام ) درباره علت نامگذاری حج سؤال کرد و امام ( علیه السلام ) فرمود :
« حَجَّ فُلاَنٌ ؛ أَیْ أَفْلَحَ فُلاَنٌ » ؛
« فلانی حج کرد ، یعنی رستگار شد . »
شاید این نامگذاری به لحاظ نتیجه باشد . کسی که قصد خانه یار می کند و به دیدار و وصال او نائل می شود قطعاً به فلاح و رستگاری نزدیک شده ، مقرب می شود ؛ بنابراین ، نتیجه قصد بیت ، رستگاری است و فوز و فلاح ، غایت و مقصود قصد بیت است که البته چیزی جز هم نشینی و هم سخنی با خدا نیست . اگر کسی قدر و منزلت این مجالست را بداند ، قالب تهی می کند و یک لحظه مرغ وجودش تاب تحمل قفس جسم را نمی کند .
« فضیل بن عیاض می گوید : جوانی دیدم اندر موقف خاموش ایستاده و سر فرو افکنده همه خلق اندر دعا بودند و وی خاموش ! گفتم : ای جوان تو نیز چرا دعایی نکنی . گفت : مرا وحشتی افتاده است ، وقتی که داشتم از من فوت شد . هیچ روی دعا کردن ندارم . گفتم : دعا کن تا خدای تعالی به برکت این جمع تو را به سرّ مراد تو رساند . خواست که دست بردارد و دعا کند ، نعره ای از وی جدا شد و جان با آن نعره از وی جدا شد . ( 3 ) »
حج به معنای قصد است و قصد بدون مقصود ممکن نیست . مقصد ، حج بیت الله و کعبه است .
کعبه دو قسم است ؛ کعبه صوری و کعبه معنوی . آن که به دنبال صورت کعبه است ، حج ظاهری به جای آورده و از رسیدن به باطن حج محروم است . به این گونه حج ، « حج آفاقی » می توان گفت .
اما اگر مقصد حج ، کعبه معنوی و بیت واقعی و حقیقی بود ، « حج انفسی » حاصل شده است . در حج انفسی احرام ، تلبیه ، طواف ، نماز طواف ، سعی ، معنای دیگری دارد و صورتی واقعی پیدا می کند و گرنه در حدّ ظاهر و سیر آفاق و انجام اعمال بی محتوا باقی خواهد ماند .
کعبه معنوی و بیت الله حقیقی ، مقام قلب است . مقام قلب دو مقام است ؛ یا مقام قلب انسان کبیر ، که همان بیت معمور یا لوح محفوظ است و یا مقام قلب انسان صغیر که از آن به مقام نفس یا مقام فؤاد تعبیر می شود ؛ بنابراین ، مقصد حج انفسی ، یا اتصال به حقیقت انسان کامل است یا اتحاد با حقیقت انسان صغیر ، که در هر دو صورت ، حاجی گامی در جهت نیل به حجحقیقی برداشته است .
عمره عمل صالح است و عمل صالح دو گونه است ؛ عمل صالحی که مربوط به اهل شریعت است و آن عملی است که ریا و سُمعه یا شکی در آن نباشد ، بلکه خالص برای رضای خدا صورت گیرد ؛ اما عمل صالح واقعی مربوط به اهل حقیقت است . آنان که اهل وصل اند ، به هنگام عبادت جز صاحب عبادت نمی بینند . عمل آنها محجوب نیست بلکه با شهود حق صورت می گیرد .
کسی که به این مسیر برود و در این راه گام نهد ، بر آیات ، اسرار و حقایق معنوی واقف می شود و برای خود زاد اخروی برمی گیرد . چنین کسی به علوم حقیقی و موت ارادی نایل آمده و حجاب ها را یک به یک پشت سر می گذارد و به تدریج به مدینه واقعی و کعبه مقصود گام می نهد و این حج انفسی است که حج انسان های باایمان و اهل حقیقت است .
عارفان برای عمره و مقام ابراهیم دو مقام معتقدند ( 4 ) : یکی « مقام تن » و دیگری « مقام دل » ؛ مقام تن ، احرام ، دخول به حرم ، طواف ، نماز ، سعی ، تقصیر است . اما مقام دل که اشاره به باطن حج دارد ، مقام خُلّت ابراهیم است . در این موضع ، عمره گزار باید از عادات اعراض کند ، به ترک لذات بپردازد ، از ذکر غیر او پرهیز و از تمامی ماسوا اجتناب کند ، سنگ به هوای نفس زند تا به مقام امن الهی و رمی از اغوای شیطان نایل شود .
آنگاه که ابراهیم به مقام خلّت رسید و خلیل الله نام گرفت ، از علایق گذشت و دل از غیر او بگسست . آنگاه که ابراهیم به منجنیق آمد و او را به سمت آتش پرتاب کردند ، جبرئیل آمد و از او پرسید : آیا حاجتی داری ؟ ابراهیم پاسخ داد : « أمّا إِلَیکَ فَلا » « امّا به سوی تو ، نه ! » ، سپس جبرئیل پرسید : از خدا هم حاجتی نداری ؟ ابراهیم پاسخ داد : « حسبی مِن سؤالی علمه بحالی » « آگاهی او نسبت به من ، بس است که از او نپرسم » . از عارفی نقل است که گفت :
« در نخستین حج ، من به جز خانه ، هیچ چیز ندیدم ، دوم بار خانه و خداوند خانه دیدم و سوم بار همه خداوند خانه دیدم هیچ خانه ندیدم . » ( 5 )
خواجه عبد الله انصاری می گوید : ( 6 )
« مرا خداوندی است که اگر گناه کنم نراند و نعمت باز نگیرد و اگر باز آیم بپذیرد و بنوازد و اگر روی به درگاه وی آرم نزدیک کند و اگر برگردم باز خواند و خشم نگیرد . »
جایگاه عمره
عمره ، بریدن از خلق و رویکردی به سوی حق است ؛ سفر از خلق به حق و دور شدن از غیر خدا ، انسان با رفتن به عمره مزه ای از ملکوت می چشد . او خموشی است که به بارگاه نور ، بهجت و سرور راه یافته است ، عمره گزار به سوی خدا فرار می کند . سلوک عمره منازل و مقاماتی دارد که دیدار حق ، اوج آن است ؛ عمره راه رستگاری و فوز عظیم است .
فلسفه اشک در عمره نمودار می گردد . راز و نیاز با خدا ، نجوا و همنشینی با او در کنار خانه اش به اوج می رسد . زائر چون ستاره ای درخشان در آسمان تاریکی ها می درخشد و نامش در دفتر خدا ثبت می شود . انسانی که به عمره می رود ، میهمان خداست و خدا از او میزبانی می کند .
درباره ارزش ، اهمیت و جایگاه عمره مضامین گسترده و متنوعی وجود دارد که می توان به اهمّ آنها اشاره کرد .
الف : کفّاره گناهان
رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) فرمود :
« هر عمره تا عمره دیگر ، کفاره ( گناهان ) میان آن دو می باشد و پاداش حج مقبول ، بهشت است » . ( 7 )
امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید :
« هر گاه بنده مؤمنی از دنیا رفت و وارد برزخ شد شش صورت زیبا می بیند ؛ یکی از سمت راست ، دیگری چپ ، یکی جلو ، دیگری عقب ، یکی نزد پاها و زیباترین صورت بالای سر . صورتی که از سمت راست می آید نماز ، صورتی که از سمت چپ می آید زکات ، صورت پیش رو روزه و صورت پشت سر حج عمره است . صورت زیبایی که نزد پاهای خود می بیند ، صله رحم و زیباترین صورت و خوشبوترین بوها و وجیه ترین شکل ها را که بالای سر خود رؤیت می کند ، ولایت محمد ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) و آل او ( علیهم السلام ) است . » ( 8 )
ب : انفاق برای عمره
باید دانست مسیری که انسان پول خود را هزینه می کند ، اهمیت دارد . امکانات دو سمت و سو دارند ؛ از یک نظر باید دید از کجا می آیند و چگونه حاصل می شوند ، که از این جهت باید از راه حلال و خداپسند به دست آید ؛ اما بعد دیگر ، مصرف مال است . گاهی مال فراوان در مسیر نادرست مصرف می شود . چنین مالی ضایع شده و هیچ بازگشتی ندارد ؛ اما زمانی مالی هر چند اندک در مسیر خوب هزینه می شود که این مال ماندگار است و باعث افزایش ثروت انسان می شود ، به تعبیری ثروت چیزی نیست که برای خود اندوخته ایم ، ثروت آن است که برای خدا بخشیده ایم ؛ زیرا ثروت دارایی ماست ، داشته های انسان بخشش های اوست . اگر دیگران را در مال خود سهیم دانستیم و برای آنان حقی قائل شدیم و این حقوق را به صاحبانش رساندیم . ثروت ما فزونی خواهد یافت . از این روست که قرآن می فرماید : انفاق باعث افزایش مال انسان می شود .
اینها شرایط عادی است ، حال اگر امکاناتی که انسان در اختیار دارد در مسیر اموری مثل حج و عمره صرف شود ، این افزایش فزونی می گیرد و درهمی از آن معادل هزاران درهم می شود .
جایگاه عمره گزار
زائر خانه خدا باریافته به درگاه الهی و میهمان خداست و به عنوان میهمان بر خدا وارد شده است . خداوند عمره گزار را میزبانی می کند ، او را در کنف حمایت خود گرفته ، مسؤولیتش را به عهده می گیرد . زائر در این میهمانی بر سفره گسترده الهی نشسته و با غذاهای آسمانی تغذیه می شود . میهمان ، میزبان را می بیند و به دیدار او می رود . خداوند کرامت ها و هدایای خود را به او ارزانی می دارد ؛ تعابیر زیر را می توان برای عمره گزار به کار برد :
الف : میهمان خدا ( ضیف الله )
زائر بیت الله الحرام میهمان خدا می شود و خدا از او پذیرایی خواهد کرد . خداوند سبحان به آدم ( علیه السلام ) چنین وحی نمود :
« منم خدای صاحب بکة . اهل آن ، همسایگان منند و زائرانش میهمانان من . آن را با آسمانیان و زمینیان آباد می کنم ، گروه گروه ، ژولیده و غبارآلود به زیارت آن می آیند و با تکبیر و لبیک گویی ، به درگاه من می نالند . پس هر که به قصد زیارت آید و جز آن نیتی نداشته باشد ، مرا دیدار کرده و او میهمان من است و بر من نازل شده و سزاوار است که با کرامت های خود به او هدیه دهم » . ( 9 )
امیرمؤمنان ( علیه السلام ) برای انجام کاری وارد مکه شد ، بادیه نشینی را دید که خود را به پرده های کعبه آویخته و با خدای خویش چنین می گوید : « ای صاحب خانه ! خانه ، خانه تو و میهمان ، میهمان توست . هر میهمانی در میهمانی اش بهره ای دارد ، پس امشب بهره مرا آمرزش من قرار بده » .
حضرت علی ( علیه السلام ) خطاب به اصحابش فرمود : « خداوند بزرگوارتر از آن است که میهمان خود را رد کند . ( 10 ) »
امام صادق ( علیه السلام ) حاجی و نیز عمره گزار را میهمان خدا خواند و فرمود :
« زائری که به خانه خدا می رود تا به خانه اش بازگردد ، میهمان خداست » . ( 11 )
کسی که به میهمانی می رود معمولا هنگام خداحافظی میزبان به او می گوید : باز هم بیا . دعوت مجدد خدا انسان را شایق می کند تا بار دیگر هم به دیدار او بشتابد ؛ از این روست که ما هر سال از خدا طلب حج می کنیم و به او می گوییم :
« اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ ، فِی عَامِی هَذَا وَفِی کُلِّ عَام ، مَا أَبْقَیْتَنِی فِی یُسْر مِنْکَ وَعَافِیَة وَسَعَةِ رِزْق ، وَلا تُخْلِنِی مِنْ تِلْکَ الْمَوَاقِفِ الْکَرِیمَةِ ، وَالْمَشَاهِدِ الشَّرِیفَةِ . . . » . ( 12 )
و جالب است که این دعا را در ماه مبارک رمضان می خوانیم ؛ ماهی که در آن دعاها بیشتر مستجاب می شود .
ب : باریافته خدا ( وفد الله )
پیامبر خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) باریافتگان الهی را سه دسته معرفی نمود ؛ ( 13 ) رزمندگان ، حج گزاران و کسانی که عمره بجا می آورند .
امام حسن ( علیه السلام ) فرمود :
« سه نفر در پناه خدایند . . . و مردی که برای حج و عمره بیرون آید و جز برای خدا بیرون نیامده باشد . او باریافته خداست تا به خانواده اش بازگردد » . ( 14 )
ج : در ضمان الهی ( ضمان الله )
امام صادق ( علیه السلام ) به لحاظ اهمیت فراوان ضمانت الهی ، در این باره فرمود :
« حج گزار و عمره گزار در ضمانت خدایند . اگر در راه رفتن به حج بمیرد ، خداوند گناهانش را می آمرزد و اگر در حال احرام بمیرد ، خداوند او را لبیک گوی بر می انگیزد و اگر در یکی از دو حرم بمیرد ، خداوند او را در زمره ایمن شدگان محشور می کند و اگر در راه بازگشت بمیرد ، خداوند همه گناهانش را می آمرزد » . ( 15 )
ضمانت زائر یا معتمر بر خداست ، بنابراین اگر عمرش باقی باشد ، خداوند تا بازگشت به منزلش او را همراهی می کند ، اجر او را هم می دهد و اگر از عمرش چیزی باقی نمانده باشد ، خدای سبحان او را وارد بهشت می کند .
یکی دیگر از وجوه ضمانت الهی برای کسی که وارد حرم می شود ، این است که خداوند دو فرشته خود را همراه او می کند تا طواف و سعی خود را درست انجام دهد . هر گاه به عرفه رسید ، به او می گویند : خداوند از گذشته های تو درگذشت ، به فکر آینده ات باش تا گناه نکنی . ( 16 ) خداوند ضمانت خود را تا بدانجا گسترش داده است که حفظ بار و اثاثیه حاجی را نیز بر عهده گرفته است . ( 17 )
حکمت ها ی جچ عمره و آثار حج عمره
حج عمره حکمت ها و علت های فراوانی دارد .
در اینجا برخی از آثار و برکات حج عمره بیان می شود :
الف : تندرستی به واسطه حج عمره
یکی از آثار حج و عمره صحت و سلامت بدن است . خدا به انسان وعده داده که اگر به تمتع یا عمره برود ، بدنی سالم خواهد داشت ؛ پس حج و عمره ، سلامت جسمانی هم به انسان می دهد . امام سجاد ( علیه السلام ) این مژده را داد که :
« حُجُّوا وَاعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَبْدَانُکُم » ؛ ( 18 )
« حج و عمره به جای آورید تا بدن هایتان سلامت باشد . »
شاید یکی از ابعاد آن ، پیاده روی مستمر باشد . در حج عمره ، پیاده روی فراوان وجود دارد و از سوی دیگر می دانیم که یکی از بهترین ورزش ها پیاده روی است . همچنین هر گاه روح و روان انسان به سمت خلوص گراید ، بدن از روح تبعیت می کند و سلامت خود را باز می یابد . به عبارت دیگر روح و جسم دو موجود جدا از یکدیگر نیستند ، بلکه وجودی درهم تنیده اند و در یکدیگر تأثیر و تأثر متقابل دارند . هر گاه بدن سالم باشد ، روح بهتر می تواند رابطه معنوی برقرار کند و اگر روح انسان ارتباطی عمیق با آسمان الوهیت داشته باشد ، بر صحت و سلامت بدن و کالبد فیزیکی انسان تأثیر مستقیم دارد . از نکات جالب اینکه اگر کسی بکوشد تا حج خود را تکرار کند وبه اصطلاح « مدمن الحج » باشد ، خداوند هرگز او را مبتلا به « حُمّی » ( تب ) نمی کند . به بیان دیگر او هرگز در آتش تب نمی سوزد . ( 19 )
ب : رزق فراوان به واسطه حج عمره
بخش مهمی از روایاتی که درباره آثار و حکمت های حج و عمره وارد شده ، مربوط به نفی فقر و افزایش مال است . در این احادیث تعابیر متعددی وارد شده است نظیر : وسعت رزق ، کفایت مؤونه اهل و عیال ، کثرت مال ، نفی فقر ، غنا ، نفی امعار و نفی املاق . این همه ، نشان از اهمیت فراوان تأثیر حج در تأمین نیازهای مادی و دنیوی انسان ها دارد . رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) فرمود :
« حُجُّوا لَنْ تَفْتَقِرُوا » ؛ ( 20 )
« حج گزارید تا هرگز نیازمند نشوید . »
نکته جالب در این حدیث استفاده از تعبیر « لن » می باشد که دلالت بر نفی ابدی می کند . پیامبر ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) در حدیثی دیگر به این واقعیت اشاره کرد و فرمود :
« حج و عمره فقر را می زدایند . همانگونه که کوره آهنگری زنگار آهن را می زداید » . ( 21 )
این تشبیه نشان می دهد که فقر و ناداری همانند زنگارهای آهن است . اگر انسان بتواند زنگار زدایی کند ، از لحاظ امکانات مادی هم بی نیاز خواهد شد . همانگونه که حج رفتن باعث بی نیازی مالی می شود ، اگر کسی از حج تخلف کند ، نتیجه ای جز فقر نخواهد داشت . به این حقیقت نبی اکرم ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) اشاره فرموده است :
« ای گروه مردم ! حج خانه خدا را انجام دهید . پس هیچ خانواده ای وارد خانه خدا نمی شود ، مگر آن که بی نیاز می گردد و از حج گزاردن تخلّف نمی کنند ، مگر آن که تنگدست شوند » . ( 22 )
اگر از معنای وسعت رزق و بی نیاز شدن سؤال شود ، پاسخ این است که منظور تأمین مخارج زندگی است . امام سجاد ( علیه السلام ) فرمود :
« حج و عمره به جای آرید تا تندرست باشید ، روزی هایتان وسعت یابد و مخارج خانواده شما تأمین گردد » . ( 23 )
اگر شخصی یا اجتماعی مبتلا به فقر شود ، معمولا به کارشناسان امور اقتصادی مراجعه می کند . حتی ممکن است کمیته های کارشناسی تشکیل دهند و بعد از مطالعات و پژوهش های دامنه داری ، علل فقر را در جامعه بیابند و بر این اساس استراتژی ها و راه کارهایی را برای کاهش فقر در جامعه ارائه دهند نظیر : افزایش صادرات ، افزایش تولید ناخالص ملی ، کاهش مصرف و . . . .
اما قرآن در کنار این عوامل ، عامل مهمتر و برتری را معرفی می کند .
( وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَات مِنْ السَّمَاءِ وَالاَْرْضِ ) ؛ ( 24 )
« و اگر مردم شهرها و آبادی ها ایمان آورده و پرهیزکار می شدند برکات آسمان و زمین را بر روی آنان می گشودیم . »
اگر جمعی تقوا و ایمان پیشه کنند ، درهای آسمان به اذن الهی جهت نزول برکات گشوده می شوند و امکان ندارد آسمان درهای خود را بگشاید و برکات نازل شود ، اما فقر کاهش نیابد . اساساً فقر و غنا در زمین مربوط به آسمان است ؛ بنابراین اگر ایمان و تقوا هویت جمعی پیدا کنند ، از فقر کاسته شده ، بر غنا افزوده می شود . همچنین اگر فردی به سمت ایمان بیشتری برود ، از ثمرات آن یعنی کاهش فقر و ازدیاد مال بهره مند خواهد شد . خداوند امکانات دنیای خود را در اختیار کسانی قرار می دهد که بیشتر به سمت او بروند ، البته ممکن است در اختیار کفار هم قرار دهد ، ولی تفاوت این است که کافر فقط در دنیا بهره مند است ، اما مؤمن نصیبی در دنیا دارد و از بهره های اخروی او هم محظوظ خواهد شد .
از مجموع احادیث پیش به دست می آید که حج و عمره نافی فقر است و باعث کثرت مال و وسعت روزی را در پی دارد . این امر آزمودنی است و هر کس می تواند این واقعیت را در مورد خود و هر کس که به حج و عمره رفته به صورتی پیمایشی در نظر گیرد و نسبت به آن مطالعه کند . به هر تقدیر ، حج و عمره با فقر مالی و مادی سازگار نیست و این حقیقتی آزمون پذیر است .
..............................................................
پى نوشتها:
1 . معجم الوسیط ، ج1 ، ص156 ؛ لسان العرب ، ج2 ، ص226 ؛ قاموس المحیط ، ج1 ، ص386
2 . همان .
3 . کشف المحجوب ، ص426
4 . کشف المحجوب ، ص422
5 . کشف المحجوب ، ص424
6 . کشف الاسرار ، ج6 ، ص371
7 . دعائم الاسلام ، ج1 ، ص294
8 . محاسن ، ج1 ، ص288
9 . الخرائج والجرائح ، ج1 ، ص80
10 . امالی الصدوق ، ص533 ، روایت742
11 . خصال ، ص127 ، روایت127
12 . مفاتیح الجنان ، دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان .
13 . سنن نسائی ، ج5 ، ص113
14 . تنبیه الغافلین ، ص303 ، روایت428
15 . فروع کافی ، ج4 ، ص256 ، روایت18
16 . ثواب الاعمال ، ص71 ، روایت6 ؛ بحارالانوار ، ج99 ، ص254 ، روایت21
17 . بحارالانوار ، ج99 ، ص8 ، روایت18
18 . فروع کافی ، ج4 ، ص252
19 . فروع کافی ، ج4 ، ص254
20 . جعفریات ، ص65
21 . من لایحضره الفقیه ، ج2 ، ص222 ، روایت2238 ؛ دعائم الاسلام ، ج1 ، ص295
22 . احتجاج طبرسی ، ج1 ، ص156 ، روایت32
23 . فروع کافی ، ج4 ، ص252 ، روایت1 ؛ مکارم الاخلاق ، ج1 ، ص518 ، روایت1805
24 . اعراف : 96
طبقه بندی موضوعی
- بانک احادیث موضوعی (۲۷۰)
- حکایات و داستانهای جالب (۴۱۰)
- نگاهی به زندگینامه ائمه اطهار (۲۲)
- آموزه های دینی و مذهبی (۱۲۴۲)
- معرفی و زندگی نامه بزرگان (۱۴۵)
- موضوعات اجتماعی (۷۷)
- اعمال ماهها و روزهای قمری (۱۸)
- سیره و اشعار (۹۴)
- نصایح و معجزات (۱۰۶)
- مناظرات (۵۱)
- مناسبتهای اسلامی (۳۲)
- اجتماعات دینی و مذهبی (۱۹۱)
- اطلاعیه ها (۷۷)
- بانک پیامک ها (۱۵۰)
- گوناگون (۹۴)
- شهدا و دفاع مقدس (۹۵)
- تصاویر و مراسم محله صادقیون (۸۹)
- شعر و دلنوشته های مذهبی (۱۱۹)
- امامزاده سیدجلال الدین اشرف (۱۴۵)
- امامزاده سید کافی علیه السلام (۱۸)
آخرين مطالب
-
اطلاعیه
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ -
خدمت رسانی موکب امام علی علیه السلام منطقه نوق رفسنجان
جمعه ۳ آبان ۱۳۹۸ -
گزارش تصویری از تجمع عزاداران اربعین حسینی درامامزاده سیدجلال الدین
دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۸ -
راهپیمایی جاماندگان اربعین از روستاهای مجاور به سمت امامزاده سیدجلال الدین اشرف
پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ -
مراسم زیارت عاشورا دردهه اول محرم منزل جانبازحاج علی طاهری
دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ -
همایش شیرخوارگان حسینی در امامزاده سیدجلال الدین اشرف برگزارشد
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ -
سومین یادواره شهیدان اکبری برنا و رنجبرمحمدی برگزارشد
دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۸ -
عیوب ساختاری
جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۸ -
مراسم جشن عیدسعید غدیر در امامزاده سید جلال الدین اشرف برگرارشد
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ -
یادواره شهدای غواص وگرامیداشت شهیدان بهامین علیرضایی جعفرآبادنوق برگزارشد
يكشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
پربازديدها
-
۱۸۵۷۷ -
۱۲۷۱۷۶ -
۶۵۳۷ -
۵۵۹۲ -
۴۳۷۷ -
۴۳۵۱ -
۴۷۳۱ -
۳۴۷۷ -
۳۶۵۱ -
۳۳۷۷
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است