شنبه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۵۷ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

ماجرای مردی که از ترس صدام 22 سال در قبر زندگی کرد + تصاویر

حکایات و داستانهای جالب

ماجرای مردی که از ترس صدام 22 سال در قبر زندگی کرد + تصاویر



ماجرای مردی که از ترس صدام 22 سال در قبر زندگی کرد بسیار جالب و دردناک است. به گزارش سماتک یک مرد عراقی در سن میانسالی حکم اعدامش توسط صدام صادر شد و این مرد برای فرار از مرگ ترجیح داد که مدتی را در یک گودال تاریک همچون قبر پنهان شود تا از دست نیروهای عراقی و اعدام نجات پیدا کند.



 

زندگی در یک گودال تنگ و تاریک حتی برای مدتی کوتاه شاید برای بسیاری از مردم کابوسی بسیار وحشتناک باشد ولی جواد الشماری سال‌ های زیادی در این شرایط سخت زندگی کرد تا بتواند از مرگ حتمی جان سالم به در ببرد. در حقیقت این مرد عراقی که در دوران حکومت صدام بر عراق به مرگ محکوم شده بود، برای نجات جان خودش تصمیم گرفت که به این گودال تاریک پناه ببرد و مدتی را در آنجا سپری کند.

ماجرای مردی که از ترس صدام 22 سال در قبر زندگی کرد + تصاویر

غافل از اینکه این مدت کوتاه به 22 سال طولانی تبدیل خواهد شد تا اینکه بالاخره در سال 2003 و با سقوط رژیم صدام از این گودال خارج شد تا مثل بقیه مردم بدون‌ترس و هراس زندگی کند. به گزارش سماتک با اینکه چیزی حدود 9 سال از آزادی الشماری می‌گذرد اما هنوز هم خیلی‌ها داستان زندگی شگفت‌انگیز او را برای هم تعریف می‌کنند و این مرد عراقی بین هموطنانش چهره شناخته شده و معروفی است.

 

پناهگاهی که جواد الشماری 22 سال در آن مخفی شده بود هنوز هم در نزدیکی خانه آنها دیده می‌شود؛ حفره‌ای با ابعاد یک متر و نیم در دو متر که او در تمام این سال‌ها روزگارش را در داخل این گودال تاریک با فرشی کهنه، اندک وسایلی برای پختن غذا، یک رادیو و یک جلد قرآن گذرانده است؛ روزهایی که فکر می‌کرد هیچ‌وقت به پایان نخواهند رسید.

 

صدور حکم مرگ
سال 1979 بود که این مرد عراقی به جرم عضویت در حزب الدعوه که یک سازمان اسلام‌گرای شیعه در عراق است و سال 1957 توسط شاگردان و پیروان محمدباقر صدر تاسیس شده بود به مرگ محکوم شد. همین موضوع باعث شد که جواد الشماری برای نجات جانش از دست نیروهای صدام ،فرار را بر قرار ترجیح بدهد.

 

تقریبا دو سال از فرار الشماری می‌گذشت، او مخفیانه از یک نقطه به نقطه دیگر می‌رفت اما از آنجا که هر لحظه خطر شناسایی و دستگیری‌اش وجود داشت به این فکر افتاد که برای همیشه خودش را در یک مکان امن و ناشناخته مخفی کند. در نتیجه به کمک مادرش شروع به حفر گودالی در نزدیکی خانه پدری‌اش کرد تا مدتی را در آنجا بگذراند غافل از اینکه این حفره تاریک برای دو دهه به خانه او تبدیل خواهد شد.در تمام این سال‌ها که رژیم صدام دست به جنایت‌های مختلف می‌زد، جواد الشماری در گودال زیرزمینی‌اش دعا می‌کرد که هر چه سریعتر عمر این رژیم به سر آید.

ماجرای مردی که از ترس صدام 22 سال در قبر زندگی کرد + تصاویر

در این مدت برادر او هم به مرگ محکوم شد و بدون اینکه دیداری با جواد داشته باشد جانش را از دست داد. با این حال جواد مجبور بود که همچنان در این گودال بماند. مادر او یار و یاور همیشگی‌اش بود؛ کسی که هیچ‌وقت پسرش را تنها نگذاشت. مادر الشماری در این مدت همیشه مخفیانه برای او آب و غذا می‌آورد تا اینکه برای مدتی بیمار شد و دیگر قادر به انجام این کار نبود.

 

الشماری می‌دانست که اگر اتفاقی برای مادرش بیفتد این گودال به گور ابدی او تبدیل خواهد شد. با این حال کاری جز انتظار کشیدن از دستش برنمی‌آمد. شرایط الشماری در گودال بسیار بد بود، محیط آلوده گودال باعث شده بود تا او بیمار شود و بعد از چند سال به خاطر بیماری لثه تمام دندان‌هایش یکی پس از دیگری افتاد.

 

با این حال بیماری مادر او باعث شد که بقیه اعضای خانواده‌اش هم از راز این دو نفر با خبر شوند. به این ترتیب آنها مسوولیت رسیدگی به الشماری را در روزهای بیماری مادرش برعهده گرفتند، البته خانواده الشماری به‌ندرت به دیدنش می‌رفتند زیرا می‌ترسیدند توسط نیروهای عراقی دستگیر شوند. به گزارش سایت سماتک در این 22 سال، چند باری که الشماری از تنهایی خسته شده بود در نیمه‌های شب از پناهگاهش بیرون آمده و در همان نزدیکی چرخی زده بود اما خیلی زود از ترس اینکه مبادا دیده شود دوباره به گودال برگشته بود.

 

خروج از گودال
سال 2003 همزمان با سقوط رژیم عراق، سرانجام الشماری توانست برای نخستین بار از گودالی که 22 سال خانه‌اش بود خارج شود و رنگ آسمان را درحالی‌که خورشید درخشان در آن خودنمایی می کرد ببیند. الشماری هوا را با تمام وجود به داخل ریه‌هایش داد و باور نمی‌کرد که بار دیگر روی زمین قدم برمی‌دارد .

 

وقتی خبر داستان زندگی جواد الشماری در همه جا پیچید آژانس خبری آسوشیتدپرس با او به مصاحبه پرداخت و او درباره روزهای سختی که گذرانده بود گفت: «هیچ‌وقت باور نمی‌کردم که روزی بتوانم از پناهگاه نموری که در آن بودم بیرون بیایم و مثل همه، زندگی عادی داشته باشم. بعضی وقت‌ها فکر می‌کردم که مرده‌ام.

 

همه چیز در آنجا سیاه و تاریک بود. تنها چیزی که باعث شادی‌ام می‌شد عبادت بود. قرآن می‌خواندم و به اخبار گوش می‌کردم. برای اینکه بتوانم در آن حفره نفس بکشم مادرم یک لوله پلاستیکی از جایی که من بودم تا سطح زمین کشیده و سر آن را مخفی کرده بود و همین جریان هوای اندک باعث شد تا در تمام این سال‌ها زنده بمانم.»

 

در جست‌ و جوی کار
اکنون الشماری در اواسط دهه 50 زندگی است. از 9 سال پیش که وی از پناهگاه بیرون آمد در تلاش است تا با پیدا کردن کاری بتواند امرار معاش کند. هرچند بعد از سرنگونی رژیم صدام دولت کنونی عراق همه زندانی‌های سیاسی آن دوران را مورد عفو قرار داد و حتی به آنها در پیدا کردن شغل مناسب کمک کرد اما الشماری مشمول هیچ یک از این شرایط نشد زیرا زندانی که وی در آن بود با دستان خودش برای خود ساخته بود.

 

وی در این باره می‌گوید : دولت عراق مرا یک زندانی سیاسی نمی‌داند و من باید ثابت کنم که یک زندانی سیاسی هستم. مادرم تنها فردی است که داستان زندگی مرا می‌داند و او هم که نمی‌تواند مدارک لازم را فراهم کند.

منبع:http://www.samatak.com/funny/tale/men-sadam-qabr.html

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی