سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۱:۵۷ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

جلسه شورای شیاطین

جلسه شورای شیاطین


امام صادق علیه السلام : عابدی در بنی اسرائیل بود که هیچ از دنیا استفاده نمی کرد . [روزی] شیطان ، نعره زد و لشکریانش را جمع نمود و گفت :
چه کسی می تواند این عابد را از راه به دَر کند؟
یکی گفت : من .
شیطان پرسید : چگونه؟
گفت : از طریق زنان .
شیطان گفت : نمی توانی .
این عابد ، زنان را تجربه نکرده است .
دیگری گفت : من [می توانم] . پرسید : چگونه؟
گفت : از راه می گساری و خوش گذرانی .
شیطان گفت : نمی توانی ، او این کاره نیست .
دیگری گفت : من[می توانم] . پرسید : چگونه؟
گفت : با کارهای خوب .
شیطان گفت : برو که تو می توانی .

شیطانک به محل سکونت عابد رفت و در کنار او به نماز ایستاد . عابد ، می خوابید و شیطانک ، نمی خوابید .
عابد ، استراحت می کرد و شیطانک ، استراحت نمی کرد .
عابد ، رو به او کرد و در حالی که خود و کارهای خود را کوچک می دید ، پرسید :
ای بنده خدا! چگونه این همه توان بر انجام دادن نماز داری؟
شیطانک ، پاسخ نداد .
[عابد ]دوباره پرسید .
شیطانک ، در پاسخ گفت :
ای بنده خدا! من گناه کردم و از آن ، توبه نمودم . اینک ، هرگاه به یاد آن گناه می افتم ، بر انجام دادن نماز ، نیرو می گیرم .
عابد گفت : بگو چه گناهی مرتکب شدی تا من هم انجام بدهم و توبه کنم و بر نماز خواندن بیشتر ، نیرومند گردم .
شیطانک گفت :
وارد شهر شو و سراغ فلان زن روسپی را بگیر و دو درهم به وی بده و مرتکب فحشا شو .
عابد گفت :
دو درهم را از کجا بیاورم؟ اصلاً دو درهم چیست؟
شیطانک از زیر پایش دو درهم بیرون آورد و به وی داد .
عابد با لباس بلند خود ، وارد شهر شد و سراغ خانه زن روسپی را گرفت ، مردم ، او را راهنمایی کردند و گمان کردند که آمده تا او را موعظه نماید .
عابد ، نزد زن آمد و دو درهم را پیش او انداخت و گفت : بلند شو! زن بلند شد ، داخل خانه شد و به عابد گفت : داخل شو .
سپس به عابد گفت : با هیئتی نزد من آمدی که آن گونه ، کسی نزد من نمی آید . داستانت چیست؟ به من بگو .
عابد ، داستان را برایش تعریف کرد. زن گفت :
ای بنده خدا! ترک گناه ، آسان تر از توبه است و چنین نیست که هر کسی بخواهد توبه کند ، بدان ، دست یابد ، به نظر می رسد آن مرد ، شیطانی بوده که در شمایل مردی ظاهر شده است, بازگرد که چیزی نخواهی دید .
مرد عابد ، بازگشت .
آن زن ، همان شب از دنیا رفت . صبح ، بر درِ خانه اش نوشته شده بود : «بر جنازه این زن ، حاضر شوید که از بهشتیان است» .
مردم ، به تردید افتادند . سه روز صبر کردند و او را دفن نکردند . خداوند عز و جل به پیامبری از پیامبرانش (یعنی موسی بن عمران علیه السلام ) وحی فرستاد که : «بر جنازه آن زن ، حاضر شو ، بر او نماز بگزار و به مردم ، دستور بده که بر او نماز بگزارند . به راستی که او را بخشیدم و بهشت را بر او واجب کردم؛ زیرا بنده ام را از گناه ، باز داشت» .

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی