جمعه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۴، ۰۳:۲۲ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

چرا فکر میکنی ی که تنهایی!!؟؟

شعر و دلنوشته های مذهبی

چرا فکر میکنی ی که تنهایی!!؟؟

هنگامی که در مصیبت ها و رنجها خود را تنهاترین می بینی،
چرا باور نکردی که مهربان عزیزی از رگ گردن به تو نزدیکتر و بر درد تو از مادر هم دلسوزتر است؟
چرا باور نکردی که رنجهای تو را تیمارگری و غصه های تو را مامن آرامشی هست!؟
چرا فکر کردی که تنهایی!!؟؟
دستِ مهربانش بر سرت بود و سر تو بر دامن رحمتش...
تو تنها نبودی...تو، خود در خلوت خلودت خویشتن را تنها دیدی...
اشک بر گونه هایت روان بود و داغ مظلومیت و رنجت دلت را می سوزاند و تو چقدر احساس کردی تنها و بی کسی...
امــــــــا...
در تمام آن احوال خدا با تو بود...اشکهای تو را از گونه هایت برمی چید و تو نمی دیدی...
او زخمِ دل تو را مرهم میگذاشت و تو نمی فهمیدی...
او پیمانه پیمانه در جام مصیبت تو صبر می ریخت و تو غافل بودی...
در همه ی آن شبها و روزها در لحظه لحظه های تنهایی و بی کسی ات خدا با تو بود و تو خود ندیدیش...
خدا زبان تو...عدالت گمشده تو...مونس تو...و منتقم رنج های تو بود و تو آنقدر در سوگ بی کسی ات غافل بودی که نفهمیدی!!!!
چرا فکر کردی که در خلوت خلودت تنهایی!؟؟؟
خدا در تمام بغض های تو حتی از اشک هم به تو نزدیک تر بود...فقط باید باور داشت!!


برگرفته از کتاب خلوت خلود 
نوشته مهرنوش صفایی
برچسب ها خدا

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی