پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ

عبد حقیر احمدبن علی بن احمد بن علی بن مهدی بن محمد بن تقی بن سجاد بن کریم بن ملاعلی بن حاج کنعان بن سعید بن کافی با نام خانوادگی تقی نژاد متولد ۱۳۵۱ رفسنجان (روستای حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق) در سال ۱۳۷۲  مشغول خدمت سربازی در پادگان شهید آبشناسان لشگر۲۳ نوهد در عقیدتی سیاسی بودم در یکی از شبهای سرد زمستان که با یکی از برادران اهل سنت از بندر ترکمن مباحثه ای راجع به حقانیت شیعه داشتیم در آن مباحثه جواب سوالات او را دادم.شب دعای توسل را خواندم از معبودم خواستم که مذهب حق را برایم روشن سازد .

در عالم رویا خواب دیدم در جمکران دعای توسل خوانده میشود وقتی به اسم مقدس حضرت علی علیه السلام  رسید ، منبری از نور مشاهده کردم که درقالب عبارت لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفغار مثل منظره غدیر ساطع شد. از عظمت نور بی هوش شدم  وقتی به هوش آمدم ، مولا امام صادق علیه السلام را دیدم که به من فرمودند: ابومحمد بدان گرچه شیعیان ما قلیل هستند  مذهب شیعه تنها مذهبی که در زمان امام  عصر (عج) باقی می ماند. والعاقبه للمتقین.

شخصی که همراهش به نام هادی بود به من گفت آقا را شناختی؟ گفتم نه گفت ایشان حضرت صادق الائمه علیه السلام میباشد. میخواستم به احترامشان بلند شوم که از خواب بیدار شدم. خوابم را به عالمی گفتم و تعبیر خواستم. ایشان گفت خیر است سپس فرمودند: ابومحمد خدا فرزند پسری به شما عطا میکند که نامش را محمد بگذار و دیگر اینکه  برای امام صادق علیه السلام  خدمتی کن که بی نظیر باشد.

در یک شب جمعه من به حرم حضرت فاطمه معصومه (س) رفتم. بی بی را زیارت کردم و خدا را به فاطمه معصومه (س) قسم دادم که کمکم کند و مرا یاری دهد ، تا بتوانم رفسنجان را سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیه السلام (دارالصادقیون) قرار دهم . و برای اربابم امام صادق (علیه السلام) غریب نوازی کنم. عهد بستم  بعد از  اتمام خدمت سربازی یک پنجم درآمد کارگری خود را نذر مولا کنم ، تا زمانی که منبع درآمدی برایش تامین شود.

در ۱۸ اسفند ۱۳۷۲خدمت سربازی ام تمام شد. شغل من کارگر  روزمزد کشاورزی بود . بعد از اتمام خدمت سربازی به عهدم پایدار ماندم . یک روز به شهادت امام صادق علیه السلام زن عموی پدرم مرحومه حاجیه بی بی تقی پور ،زن مومنه ای که اواخر عمرش را همه روزه در مسجد و ساعاتی را به نماز و نیایش می پرداخت. از آنجایی که من از بچگی با مسجد مانوس بودم و همیشه قبل از نماز به مسجد می رفتم آن روز مرا صدا زد و از خواب خود برایم تعریف کرد. آن روز چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۷۳ به من چنین گفت: شب گذشته خواب دیده ام که مردم از همه ی روستاهای اطراف به حسن آباد می آیند و میخواهند برای امام جعفر صادق علیه السلام خیمه عزا بپا کنند و یکپارچه تمام روستا را عزادار کردند . و گفتند اینجا باید چراغ امام صادق علیه السلام روشن شود و خیمه عزایش بر پاگردد. از آنجایی که او بیسواد بود و از مناسبتهای اسلامی و ایام شهادت و ولادت ائمه اطهار اطلاعی نداشت چند بار پرسیدم مجلس کدام امام باید برگزار شود؟ سه بارگفتند مجلس امام ششم بود.

من در دلم نیت کردم که نام  این روستا را حسن آبادصادق الائمه علیه السلام نامگذاری کنم و هرسال برای امام صادق علیه السلام مجلس عزا بگیرم و روستا را سیاهپوش و انجمن محبین صادق الائمه علیه السلام را تاسیس کنم. حقیقتش  اول میترسیدم و خجالت می کشیدم که موضوع نامگذاری را مطرح کنم. چون نه مسئول هیئت بودم و نه عضو شورا و نه … . به کسی دراین مورد چیزی نگفتم تا همان شب خواب مرحوم عمه ام را دیدم که به من گفت: عمه نترس نام روستا را حسن آباد صادق الائمه علیه السلام بگذار، هیچ کسی مخالفت نمی کند و یادت باشد که جد ماحاج کنعان از تو حمایت میکند. گفتم عمه چطور باور کنم؟ مگر ما سیدیم؟ گفت : ما سیدیم از نسل کافی ,پدرم نسب و اجداد خویش را تا حاج کنعان به ما یاد داده تو بر روی سنگ قبرپدرم نسب پدری را که قبلا یاد داده بودم تا حاج کنعان بنویس ؛ درآینده شخصی بنام سیدحسن می آید که شجره نامه ما؛ با شجره نامه او مطابقت میکند وحاج کنعان جد وی نیز میباشد که از طریق او، ما هم به جدمان میرسیم . فقط شما تا حاج کنعان را یادداشت کن. ولی در این باب به کسی چیزی نگو. عمه ام در خواب نشانی درباره شجرنامه به من داد او گفت در شجرنامه ای که توسط سید حسن در آینده به دستت میرسد اگر میخواهی به صحت شجره نامه یقین حاصل نمایی اینچنین است که نام تو و پدر و پدر بزرگمان (احمد, علی, احمد)  که شامل سه نسل میشود از جد هفتم حاج کنعان بعد همین نام ها تکرار شده است .من فردایش با چند نفر از ریش سفیدان روستا راجع به نامگذاری حسن آبادصادق الائمه علیه السلام مشورت کردم و همه با پیشنهادم موافقت کردند و حتی مرا تشویق کردند. و بعد از چند روز بدون این که در مورد سیادت خودم به کسی چیزی بگویم سنگ قبری برای پدر بزرگم سفارش دادم و نسبش را به صورت شعر نوشتم:

الحمدلله  با یاری خدا و همت مردم در هیجدهم فروردین ماه سال ۱۳۷۳ هجری شمسی مطابق با ۲۵ شوال ۱۴۱۴ قمری مصادف با سالروز شهادت امام صادق (علیه السلام) در روستای حسن آبا د نوق رفسنجان انجمن محبین صادق الائمه (علیه السلام) با هدف تکریم مقام عالی حضرت امام صادق (علیه السلام) و با شعار “جانم امام صادق (علیه السلام)” تشکیل دادیم. نام روستایمان را مزین به نام حضرت نمودیم ، مردم روستا و خادمین صادقیه در راه احیای فرهنگ صادقیه و همچنین اقامه عزای آن حضرت از جان و دل حمایت خود را اعلام کردند.
تا اینکه در سال ۱۳۷۶ ازدواج کردم با فروش طلاها و وسایل اضافه جهاز همسرم  و پس اندازهایی که که از سالهای قبل جمع کرده بودم توانستم یک قطعه زمین را پسته کاری کنم و  با هدف قراردادن رفسنجان به عنوان سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق  علیه السلام (دارالصادقیون) وقف نمایم. با توجه به این که باغ پسته امام صادق علیه السلام ثمر داد.
و از آنجایی که بزرگان دینی و مراجع تقلید در شهر مقدس قم حرکت دسته جات عزاداری را در روز شهادت امام صادق (علیه السلام) توصیه می نمودند این انجمن سفارش بزرگان و علمای شیعه را از جان و دل پذیرفت و تصمیم گرفت که کاروان عزای آن حضرت را تشکیل دهد.

الحمدلله به یاری خداوند در ۴ آبانماه ۱۳۸۷ هجری شمسی مصادف با سالروز شهادت حضرت با حضور مدیر کل روابط عمومی و بین المللی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) حضرت حجت السلام والمسلمین حاج سید مصطفی میرلوحی و هیئت همراهش و امام جمعه شهر صفائیه حضرت حجت السلام والمسلمین حاج شیخ حسین رضا پور و سایر مسئولین و با همکاری اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان رفسنجان و هئیت امنای آستان مقدس امام زاده سید جلال الدین اشرف (علیه السلام) و با همراهی هیئت های مذهبی منطقه و همت مردم کاروان صادقیه رفسنجان ( راهیان ولایت ) تشگیل گردید . خادمین صادقیه با کمال افتخار متعهد شدند هر ساله در روز شهادت امام صادق (علیه السلام) از روستای حسن آباد صادق الائمه (علیه السلام) نوق رفسنجان تا جوار آستان مقدس امامزاده جلال الدین اشرف (علیه السلام) این مسیر را پای پیاده در حال اقامه عزای آن حضرت طی نماید و با حرکت خود ضمن تکریم مقام عالی آن حضرت و تجدید میثاق با ولایت یاد و خاطره امام و شهدای صدر اسلام تاکنون مخصوصا شهدای انقلاب و صادقیه ( که در سال ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه قم در حال اقامه عزای صادق و آل محمد (ص) به درجه رفیع شهادت نائل آمدندِ) و همچنین اموات کاروان صادقیه را گرامی بدارند.

الحمدلله با یاری خداوند این کاروان  از سال ۱۳۸۷ هر ساله  از مسیرهای روستاهای  مجاور دهستان رضوان به طرف امامزاده حرکت میکنند و جوانان هیئتی و مجامع صادقیون در جوار امامزاده برای پذیرایی عزاداران جعفری ایستگاهای صلواتی دائر می نمایند و پس از عزاداری و اقامه نماز جماعت ظهر عزاداران میهمان سفره با برکت امام صادق علیه السلام می باشند .

ضمنا حقیر با فضای مجازی آشنایی نداشتم تا اینکه : در صادقیه ۱۳۹۲،سخنران کاروان ما حاج آقای طباطبایی بودند وقتی برای استراحت به منزل ما تشریف آوردند تلویزیون راجع به مذاکره ۵+۱می پرداخت ایشان به من گفت احمد این ۵+۱ هیچ کاره اند. آن ۵+۱ که همه کاره هستند ۵ تن آل عبایند . خواندن حدیث کسا سرنوشت انسان را تغییر میدهد مقام آن بزرگان جای خود دارد. آن قدر جالب از ۵۵ تن تعریف کرد شیفته اش شدم خیلی دلم میخواست آن را حفظ کنم. گفتم اگر بتوانم آن را حفظ کنم ثوابش را هدیه میکنم به مادر اربابم امام صادق علیه السلام.

در این اندیشه بودم تا اینکه در اربعین پیاده به کربلا رفتم در نجف در قبرستان وادی السلام کنار مقام امام صادق (ع) توسلی به اربابم جستم . گفتم اگر مرا لایق بدانید من به نیابت از شما هر روز حدیث کسا را می خوانم و به مادر شما هدیه می نمایم. آن روز عهد بستم اگر در حافظه ام جا بدهی به عهدم وفا میکنم. از آنروز حدیث کسا را چندین مرتبه میخواندم حتی در مجمع عاشقان علی اکبر (ع) جمعه شبها مسجد امام حسین (ع) هم قبل از مراسم میخواندم. بعد از دوماه دیدم یک خط هم نتوانستم حفظ کنم . بعد از مراسم به آقای حسین ملکی طلبه مخلص و مسئول هیئت بود گفتم به امام صادق (ع) قسم من دیگر نه حدیث کسا میخونم و نه در این مجمع می آیم. چون مرا لایق ندانستد. از روز بعد دیگر حدیث کسا را نخواندم. تا اینکه بعد از یک هفته در شب جمعه در عالم رویا خواب حضرت آیت الله خوی (ره) دیدم . بعد از اینکه تذکراتی به من داد از من پرسید از چه کسی تقلید میکنی ؟ گفتم : از رهبر سه مرتبه فرمودند: احسنت احسنت احسنت . اگر میخواهی به امام صادق (ع) خدمت کنی در فضای مجازی سایتی را به نام کاروان صادقیه راه بیانداز و در مراسم صادقیه سنجیده عمل کن و دیگر اگر خواستی حدیث کسا را  حفظ کنی ما درحافظه ات قرار میدهیم به شرطی که به عهد و پیمانت پای بند باشید و سو استفاده نکنی . دستانش را باز کرد. کلماتی از نور مشاهده کردم . مثل برنامه تلویزیون که آیات قرآن را هنگام قرائت نمایش می دهد . عن عوالم به سند صحیح عن جابر بن عبدالله انصاری از عن فاطمه الزهرا…. وقتی از خواب بیدار شدم حدیث کسا در حافظه من قرار گرفته بود و توانستم از حفظ بخوانم.

تصمیم گرفتم که با یاری خداوند و همکاری دوستم مهندس جواد زینلی کمال آباد در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد سه سایت را در فضای مجازی راه اندازی نماییم :

۱.پایگاه اینترنتی کاروان صادقیه                     ***           http://karevansadeghiye.ir
۲.پایگاه مذهبی دارالصادقیون                        ***             http://darolsadeghiyon.ir
۳.پایگاه حیا و عفت مادر ارجمند ام فروه (س)  ***               http://umfarwah.ir

تا وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت (علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب و اسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم . امیدواریم که خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود ؛ محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاهها در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است و بیشتر مطالب آن در خصوص توسل و عشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.

خلاصه  بعد از چند سال انتظار ؛ در عید فطر سال ۱۳۹۵ دیداری با پسر عمویمان حاج حسین تقی نژاد از شهربابک داشتم که ایشان  از سیادت ما خبر  داد  وقتی مصاحبه حجت الاسلام حاج سیدحسن جعفری با هفته نامه بابک زمین شهربابک را برایم فرستاد برای اینکه مطمئن شوم نشانه ای که عمه ام ۲۲ سال پیش در خواب در مورد شجره نامه به من داده واقعیت دارد یا نه ؟ طبق آدرسی که سید حسن داده بود ؛ بعد از مراسم شهادت اربابم امام صادق علیه السلام به زیارت امامزاده سیدکافی در ۴۵ کیلومتری یزد واقع در بخش خضرآباد رفته و شجرنامه را دیدم با آن نشانی که عمه ام در خواب گفته بودم  که نام تو و پدر و پدر بزرگم ( احمد علی احمد) دراجدامان تکرارشده نام هفتمین جد حاج کنعان بود یقین حاصل کردم که هم این امامزاده از نسل امام سجاد علیه السلام و هم نشانی عمه ام درست بوده است. چون بعضی ها تصور میکردند این امامزاده از فرزندان موسی بن جعفر علیه السلام است و اکثرا  اعتقاد دارند که از نسل امام سجاد علیه السلام است. در شجرنامه ای که مقابل ضریح  نصب گردیده آمده است: امامزاده سیدکافی بن هاشم بن محمدرضا بن محمد بن حسن بن احمد بن علی بن احمد بن ناصرالدین بن شمس الدین بن نجم  الدین بن حسن بن محمد بن حمزه بن علی بن طلحه بن حسن بن علی بن عَمر بن حسن افطس بن علی الأصغر بن امام سجاد (علیه السلام) با دیدن شجرنامه  رویای چندین ساله ام به حقیقت پیوست و خداوند مرا به آرزویم رسانید .خداوند را شاکرم که حقانیت روایت پیامبر بزرگوار اسلام برایم ثابت شد که فرموده اند : «کل نسب و صهر منقطع یوم القیامه سترا من اللّه علیه الانسبی و سببی» ؛ یعنی تمام نسل ها تا دامنه قیامت قطع می شوند، مگر نسل پربرکت ایشان تا روز قیامت ماندگار است؛ و لذا ما می بینیم روز به روز ، نسل مبارک آن حضرات فراوان تر و مقصود خداوند از آیه: «انا اعطیناک الکوثر» آشکارتر می شود.

از آنجایی که پروردگارم در قرآن کریم تصریح نموده  که وقتی قیامت برپا می‌شود، نَسَب و قوم و خویشی هیچ نقشی ندارد «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ» (المؤمنون، ۱۰۱۱) پس آنگاه که در صور دمیده شود [دیگر] میانشان نسبت ‏خویشاوندى وجود ندارد و از [حال] یکدیگر نمى ‏پرسند. بنا بر وظیفه من بندگی به خداوند و خدمتگزاری به آستان مقدس اهل بیت عصمت و طهارت را از سیادت و نسب  بالاتر میدانم زیرا جد اعلای ما امام سجاد(ع) فرمودند: «خداوند بهشت را برای کسی خلق کرده که که اطاعتش کند هر چند برده (سیاه) حبشی باشد، و جهنم را برای معصیت کار آفریده هر چند شریف (و سید) قریشی باشد .امیدوارم که خداوند ما را در راه انجام وظیفه که همان بندگی به خداوند است هدایت و از امتحانات الهی سر بلند و عواقب امور ما را به خیر ختم نماید.

عبد حقیر احمد تقی نژا

همچنین میتوانید تاریخچه تشکیل کاروان صادقیه را مطالعه کنید لطفا کلیک کنید