شنبه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۴، ۱۰:۱۷ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

حکم بریدن دست سارق در اسلام

آموزه های دینی و مذهبی

حکم بریدن دست سارق در اسلام
دین اسلام ، دینی کامل و بدون نقص است و تمام احکام ان مبتنی بر فطرت ، منطق و شناخت کامل از انسان ها و روابط انها است و تمامی احکام اسلام فلسفه ایی بزرگ دارد که نشانه عمق توجه اسلام بر وضع احکام است.

یکی از احکام تامل برانگیز ، قاطع ، سخت گیرانه و بازدارنده  دین اسلام حکم  بردیدن دست سارق است .

این حکم به صورت صریح در قران مطرح شده است و سنت پیامبر و امامان نیز مهر تاییدی بر این حکم زده است. بر اساس اسلام اگر زن و یا مردی مرتکب دزدی شود ، مجازات ان ، بریدن دست او است.

وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما جَزاءً بِما کَسَبا نَکالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ  ( آیه 38 سوره مائده )

دستان مرد دزد و زن دزد را به سزای آنچه کرده اند  و بواسطه و مجازاتی ازناحیه خدا ، قطع کنید وخدا مقتدری شکست ناپذیر وحکیم است. ( تفسیر المیزان )
دست مرد دزد و زن دزد را ، به کیفر عملی که انجام داده اند ، بعنوان یک مجازات الهی ، قطع کنید! و خداوند توانا و حکیم است. ( آیت الله مکارم شیرازی )

فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ   ( آیه 38 سوره مائده )

پس هر کس بعد از ظلمش توبه کند و آنچه را فاسد کرده اصلاح نماید، پس همانا خداوند بسوی او باز می گردد و توبه اش را می پذیرد، بدرستی خدا آمرزنده و مهربان است. ( تفسیر المیزان )
اما آن کس که پس از ستم کردن ، توبه  و جبران نماید ، خداوند توبه او را می پذیرد ( و از این مجازات معاف می شود ، زیرا ) خداوند ، آمرزنده و مهربان است. ( آیت الله مکارم شیرازی )

 
چند سوال

چرا دین اسلام که دین عطوفت و  مهربانی است ، چنین حکم خشنی را صادر کرده است ؟
ایا درست است دست یک سارق بریده شود ؟
ایا یک کودک نابالغ که از روی نادانی دست به دزدی می زند باید تا اخر عمر با دست قطع شده زندگی کند ؟
ایا یک فرد بیچاره و تنگدست که دچار لغزش می شود و دزدی می کند باید دست او بریده شود ؟
ایا کسی که به سبب گرسنگی دست به دزدی می زند سزایش قطع دست او است ؟

اگر به این حکم به صورت سطحی نگاه کنیم حکمی خشن و ناعادلانه میباشد. اما حقیقت چیز دیگری است.
اسلام با شناخت عمیق خود به انسان ، احکامی را وضع می کند که بیشترین کارایی را داشته باشد و منطبق بر انسانیت ، فطرت و حقوق تمام انسان ها باشد.
با کمی تحقیق و تامل در مورد ایات شریفه بالا و سنت پیامبر و امامان و همچین بزرگان دین ، خواهید دریافت که حکم بردن دست سارق شامل هر نوع دزدی نمیشود و این بریدن دست شامل افرادی می شود که حقیقتا دزد هستند و همانند یک غده سرطانی برای جامعه اند که باید از پیکر جامعه حذف شود.

بر طبق برداشت و استخراج فقها و بزرگان دین از سنت پیامبر و امامان ، حکم بریدن دست سارق زمانی اجرا می شود که شرایط زیر برقرار باشد. (1)

1- دزد باید به‌ سن‌ بلوغ‌ رسیده‌ باشد. بنابراین‌ طفل‌ غیر بالغ‌ اگر سرقت‌ کند اینگونه‌ از حدّ دربارۀ او اجراء نمی‌شود؛ بلکه‌ حاکم‌ شرع‌ وی‌ را تعزیر می‌کند.
2- عاقل‌ باشد؛
3- سرقت از روی‌ اختیار او باشد. اگر کسی‌ را مجبور به‌ دزدی‌ کنند، حکم‌ قطع‌ دست او جاری نمیشود.
4- مال مسروقه حِرز باشد یعنی‌ جای‌ سربسته‌ و قفل‌ زده‌ شده‌. بنابراین‌ اگر کسی‌ مالی‌ را از صحرا، و جادّه‌، و حمام‌، و مسجد و نظیر این‌ اماکن‌ که‌ محلّ رفت‌ و آمد است‌؛ بدزدد ، دست‌ او را نمی‌برند.
5- سارق‌ خودش‌ هَتْک‌ حَرز کند، یعنی‌ خودش‌ قفل‌ را بشکند یا دیوار خانه‌ را سوراخ‌ کند. دراین‌ صورت‌ اگر شخص‌ دیگری‌ قفل‌ را بشکند، و این‌ سارق‌، مال‌ را بدزدد ، حکم‌ قطع‌ دست برای‌ او جاری نیمشود‌.
6- دزدی‌ از روی‌ شبهه‌ مِلکیّت‌ و مأذونیّت‌ در تصرّف‌ نباشد . بنابراین‌ اگر کسی‌ بگمان‌ آنکه‌ چیزی‌ مال‌ اوست‌ و یا اذن‌ تصرّف‌ آنرا دارد و یا حاکم‌ دربارۀ او چنین‌ شبهه‌ای‌ را بنماید، حدّ بر او جاری‌ نیست‌.
7- مال‌ دزدیده‌ شده‌ باید رُبع‌ دینار طلای‌ خالص‌ سکّه‌ زده‌ شده‌ ، و یا بقدر قیمت‌ آن‌ باشد. و اگر از این‌ مقدار کمتر باشد دست‌ سارق‌ را نمی‌برند. ( به طور تخمینی چیزی حدود سه و نیم گرم طلا )
8- دزدی‌ باید سِرّا باشد؛ یعنی‌ مخفیانه‌ دزدی انجا شود. یعنی‌ اگر دزد در حضور مالک‌ چیزی‌ بدزد. حدّ قطع‌ ید بر او جاری‌ نیست‌.
9- دزدی‌ از پدر نسبت‌ به‌ مال‌ پسرش‌ نباشد؛ در این‌ صورت‌ حکم‌ جاری‌ نیست‌.
10- دزدی‌ غلام‌ نسبت‌ به‌ مال‌ آقا و مولایش‌ نباشد، در اینصورت‌ حکم‌ جاری‌ نیست‌.
11- دزدی‌ در عامِ مَجاعة‌ نباشد؛ یعنی‌ در سال‌ خشکی‌ و تنگی‌ که‌ قحطی‌ پیش‌ آمده‌ است‌؛ نبوده‌ باشد. و چنانچه‌ دزدی‌ در این‌ سال‌ها چیزی را‌ بدزدد؛ حکم‌ قطع‌ ید دربارۀ او نیست‌.
12- ارجاع‌ دزد به‌ حاکم‌ به‌ درخواست‌ غَریم‌، یعنی‌ کسی‌ که‌ مال‌ او را دزدیده‌اند، بوده‌ باشد. بنابراین‌ اگر غریم‌ از حقّ خود بگذرد، و دزد را ارجاع‌ به‌ حاکم‌ ندهد، حدّی‌ دربارۀ وی‌ اجرا نمی‌گردد.

و در نهایت سرقت‌ و دزدی‌ ، در نزد حاکم‌ به‌ اقرار و اعتراف‌ خود سارق‌ و یا با شهادت‌ دو نفر مرد متّقی‌ و عادل ‌، به‌ اثبات برسد.

بریدن‌ دست‌ ، عبارت‌ است‌ از بریدن‌ چهار انگشت‌ دست‌ راست‌ فقط‌: خِنصِر و بِنصر و وسطی‌ و مُسبِّحه‌ (سبّابه‌) و باید انگشت‌ ابهام‌ را که‌ شصت‌ است‌ و تمام‌ کف‌ دست‌ باقی‌ بماند.

با کمی تامل در مورد شروط ذکر شده درمیابیم که اسلام با شناخت کامل بر روی انسان ، تمامی شرایط را در نظر گرفته است.
از نظر اسلام فرد نابالغ و یا کسی که عاقل نباشد ، در صورت ارتکاب دزدی مستحق بریدن دست نمی باشد.
از نظر اسلام اگر فردی در زمان قحطی و خشکسالی سرقتی را انجام دهد ، دست او بریده نمی شود.
از نظر اسلام اگر پدر از فرزندش چیزی بدزد و یا غلام از صاحب خانه ، مشمول قطع دست نمی شود.
از نظر اسلام اگر دزدی در حضور صاحب خانه باشد و مخفیانه نباشد ، دست دزد قطع نمی شود.

اگر به شروط ذکر شده دقت کنید ، خواهید دریافت که اسلام برای دزدی هایی که بر اساس یک وسوسه یا تحریک و یا از روی نادانی باشد و یا از روی اشتباه یا سو برداشت ، انجام شود  ، مجزات سخت بریدن دست را اعمال نمی کند ، از نظر اسلام کسی مستحق بریدم دست است که دزد است ، کار و درامدش دزدی است ، به اموال دیگران چشم طمع دارد ، با علم و اگاهی می دزد ، نقشه میکشد ، رشوه می دهد ، زد و بند می کند ، اختلاس می کند و  ...
 
از نظر اسلام این افراد همانند یک انگل ، یک غده سرطانی هستند که باید درمان شود ، باید از پیکر جامعه اسلامی جدا شود. باید دست کسی که به مال و اموال دیگران دست درازی می کند بریده شود ، باید برای این افراد این چنین مجازات سخت و وحشت اوری وضع شود.

 امروز اگر شاهد اختلاس های میلیاردی هستیم ، اگر شاهد رشوه های کلان و حساب سازی ها و جابه جایی پول ها و سو استفاده از نظام پولی و بانکی هستیم ، اگر شاهد دزدی های کوچک و بزرگ هستیم ، اگر هر کسی اجازه دست درازی به مال دیگران را به خود می دهد ، اگر امروز افرادی به بیت المال و مال و سرمایه ملت اسلامی دستبرد می زند ، اگر امروز ، هر سود جویی به راحتی به فکر دزدی و کلاه برداری می افتاد ، فقط و فقط به این علت است که از احکام و دستورات اسلام دور شده اییم و بی شک تنها راه نجات ،  بازگشت به اسلام و حقیقت اسلام است.

اولین شرط مجازات این است که خود مجازات باز دارنده باشد ، یعنی فرد با در نظر گرفتن مجازات از انجام جرم منصرف شود ، مسلما حکم اسلام بر بریدن دست سارق یک حکم محکم و باز دارنده است.

اگر ان مسئول ، اگر ان مدیر ، اگر ان رئیس بانک ، اگر ان کارمند ، اگر ان تاجر ، اگر ان شخص ، همان شخصی که به خود اجازه می دهد دزدی کند ، اگر لحظه ایی به قطع شده انگشت خود می اندیشید بی شک قدم از قدم بر نمی داشت ، بی شک اگر به حکم قاطع و صریح اسلام می اندیشید ، هیچ وقت به خود  اجازه دست درازی به مال دیگران و ملت اسلامی را نمی داد. (2)

چرا ؟
چرا امروز جزای یک اختلاس گر باید چند سال زندان باشد ؟!
چرا باید یک بیچاره که از فشار تنگ دستی دست به دزدی می زند با یک محاکمه ساده محکوم شود و یک اختلاس گر با کمال احترام محاکمه شود و شاید هیچ وقت محکوم نشود ؟!!
چرا باید یک مسئول یا یک مدیر به خود اجازه دست درازی به مال دیگران و ملت اسلامی را بدهد ؟
چرا مجازات برای چنین دزدی هایی که اثار دزدی انها کم از جنایت نیستند ، سخت و باز دارنده نیست ؟
چرا امروز ما با سطحی نگری ، با ترس از اجرای احکام الهی ، با مصلحت اندیشی های بی مورد ، و یا بدبینانه تر  ، برای باز شده راه سو استفاده خود ، احکام ناب اسلامی را به حاشیه می بریم و در موزه تاریخ به ان می نگریم و به خیال خود از ان پاسداری می کنیم.

بیاید عمیق به اسلام و احکام اسلام بنگریم.

 

پاورقی
------------------------------------
(1) شروط ذکر شده برگرفته از  کتاب نور ملکوت قرآن / جلد اول ، صفحه 45 ، تالیف علامه آیة الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی  می باشد.
 
(2) ایا می دانستید در قانون جمهوری اسلامی ایران نیز حکم حد برای سارق و بریدن دست سارق وجود دارد ؟! در ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی ، شرایط و حد سارق بیان شده است .
اما وضع و وجود قانون کجا ، اجرا و عمل به ان کجا !! این قانون نیز مثل برخی قوانین دیگر بیشتر وجود دارد تا وجوب.
برگرفته از :http://eslamomosalman.blogfa.com/tag

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی