درباره سايت
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد
بایگانی
- آبان ۱۳۹۸ (۲)
- مهر ۱۳۹۸ (۲)
- شهریور ۱۳۹۸ (۴)
- مرداد ۱۳۹۸ (۵)
- تیر ۱۳۹۸ (۹)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۳)
- اسفند ۱۳۹۷ (۷)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۳)
- دی ۱۳۹۷ (۳)
- آذر ۱۳۹۷ (۹)
- آبان ۱۳۹۷ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۷ (۸)
- شهریور ۱۳۹۷ (۲۴)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
- خرداد ۱۳۹۷ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۹)
- فروردين ۱۳۹۷ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۶ (۲۲)
- بهمن ۱۳۹۶ (۳۹)
- دی ۱۳۹۶ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۶ (۳۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۳۴)
- مهر ۱۳۹۶ (۲۱)
- شهریور ۱۳۹۶ (۴۲)
- مرداد ۱۳۹۶ (۵۰)
- تیر ۱۳۹۶ (۶۳)
- خرداد ۱۳۹۶ (۷۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۹۲)
- فروردين ۱۳۹۶ (۶۷)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۷)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۶)
- دی ۱۳۹۵ (۷۴)
- آذر ۱۳۹۵ (۹۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۱۰۷)
- مهر ۱۳۹۵ (۸۱)
- شهریور ۱۳۹۵ (۱۵۷)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲۲۱)
- تیر ۱۳۹۵ (۲۹۲)
- خرداد ۱۳۹۵ (۱۷۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۱۰۴)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱۰۷)
- اسفند ۱۳۹۴ (۶۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۶۸)
- دی ۱۳۹۴ (۶۶)
- آذر ۱۳۹۴ (۱۷۳)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۷۶)
- مهر ۱۳۹۴ (۲۸۵)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲۷۶)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
خلاصه آمار
پربحث ترين ها
-
اللهم صل علی جعفربن محمد الصادق
نظرات: ۱۳ -
متن زیارت مخصوص امام صادق علیه السلام
نظرات: ۱۱ -
-
-
-
-
-
معرفی امامزاده سید کافی علیه السلام
نظرات: ۶ -
-
محبوب ترين ها
-
۸۵۹ -
۱۴۶۰ -
۲۵۸۶ -
۱۱۶۷ -
۷۸۲ -
۲۸۹۴ -
۵۸۴ -
۲۱۲۴ -
۱۹۲۶ -
۴۷۳۱
پيوندها
زندگی نامه میرفندرسکی
ابوالقاسم فِندِرسکی، معروف به میرفندرسکی (ح 970-1050ق/1563-1640م)، حکیم و دانشمند دورة صفوی و از استادان بنام مکتب اصفهان پدران او از بزرگان سادات استراباد بودند و جدش میرصدرالدین در ناحیه فندرسک از قرای استراباد صاحب املاکی بود و بعد از جلوس شاهعباس اول (966ق) به دربار او پیوست. پدرش میرزابیک نیز در دستگاه شاهعباس خدمت میکرد و مورد تکریم بود (افندی، 5/500؛ قمی، 3/35- 36).
ابوالقاسم در قصبه فندرسک زاده شد (نک: اوحدی، 151؛ افندی، 5/501-502) و ظاهراً مقدمات علوم را در همان نواحی فرا گرفت، ولی بعداً برای تحصیل به اصفهان رفت و نزد علامه چلبی بیک تبریزی (د 1041) که خود از شاگردان افضلالدین محمد ترکه اصفهانی بود به تحصیل حکمت و علوم پرداخت (نک: اوحدی، 151، 168، 282).
وی سپس در همانجا به تدریس مشغول شد، ولی ظاهراً محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیة آزادیطلب و تقلیدناپذیر او سازگار نبود و او نیز چون استادش چلبیبیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر عازم هندوستان شد (نک: همو، 151؛ نصرآبادی، 153).
هندوستان در آن دوران به سبب روش و منش خاص اکبرشاه و سیاست «صلح کل او»، هم از لحاظ رونق اقتصادی و امنیت اجتماعی مردمان نقاط دیگر را به سوی خود میکشید و هم از لحاظ تنوع ادیان و آیینها و دوری از تعصبات مذهبی و فرقهای برای مردمان آزاداندیش جایگاهی امن و دلخواه بود.
ظاهراً سفر اول میر به هند در 1015ق و به همراهی اوحدی بلیانی (مؤلف تذکره عرفات العاشقین) بوده است (اوحدی، 12، 151)، به گفته اوحدی هنگامی که میر به هند رسید به دستگاه میرزا جعفر آصف خان (ﻫ م) که خود از شاعران و ادیبان ایرانی بود و به هند مهاجرت کرده و در آنجا به صدارت و وزارت رسیده بود نزدیک شد. آصفخان با رعایت احوال او وسایل بازگشت او را به ایران فراهم نمود ولی دیری نگذشت که میر دوباره عازم سفر هند شد نخست به گجرات و از آنجا به دکن رفت اوحدی در هنگامیکه مشغول نوشتن عرفات العاشقین بوده یعنی در فاصله سالهای 1021 تا 1024ق ـ مینویسد که میر فندرسکی بعد از این تاریخ نیز تا اواخر عمر همواره به هند سفر میکرده و ظاهراً یک بار در 1037ق و بار دیگر در 1046ق به معرفی ابوالحسن اصفهانی وزیر شاه جهان با آن پادشاه ملاقات کرده است (ریو، 815/ii).
میرفندرسکی در دربار ایران نیز مورد تکریم بود و به گفته نصرآبادی هنگامی که از هند به اصفهان بازگشت شاه صفی به دیدنش رفت (همانجا).
وفات او در 1050ق در اصفهان روی داد (خاتون آبادی، 514) و در همانجا در مقبره بابا رکنالدین در محلی که امروز به تخت فولاد و تکیه میر معروف است به خاک سپرده شد مزار او در فضای باز قرار دارد و بر روی خاک او سنگ یکپارچه بزرگی نهادهاند که بر جانب غربی آن کتیبهای به خط ثلث برجسته مورخ به سال 1050ق نوشته شده است. ولی در پایان نسخه رساله صناعیه (شم 887) موجود در کتابخانه آستان قدس تاریخ وفات میر 1049 قید شده و در مصراع آخر یک رباعی به صورت ماده تاریخ آمده است (نک: گلچین معانی، 35، حاشیه)، مقبره میر همیشه در اصفهان حرمت خاص داشته و زیارتگاه مردم بوده است.
گفتهاند که پس از مرگ وی طبق وصیتش کتابهای او به کتابخانه سلطنتی شاه صفی منتقل شد (قمی، 3/35؛ مدرس، 4/359). از زندگانی شخصی او چیزی نمیدانیم و معلوم نیست که اعقاب او چه کسانی بودهاند. از نوادگان او تنها میرابوطالب بن میرزابیک معروف است که از شاگردان علامه مجلسی و مردی فاضل و شاعر بوده است و آثار فراوان دارد (نک: افندی، 5/500-501؛ قمی، 3/36؛ مدرس، 4/360) و بازماندگان این خاندان تا همین اواخر از سادات محترم منطقه استراباد بوده اند (نک: هدایت، روضه، 9/112، 489).
میرفندرسکی از معاصران میرداماد و شیخ بهایی بوده و چندین تن از مدرسان علوم حکمای معروف آن عصر چون ملاصادق اردستانی، محمدباقر سبزواری،آقاحسین خوانساری، میرزا رفیعای نائینی و شیخ رجبعلی تبریزی از شاگردان او بودهاند (نک خوانساری، 2/354؛ خاتونآبادی، همانجا؛ هدایت همان 8/586؛ آشتیانی، 85).
بعضی از مؤلفان صدرالدین شیرازی، حکیم بزرگ عصر صفوی را نیز درشمار شاگردان او آوردهاند (مدرس 3/418؛ براون، 435/iv)، ولی صدرالدین در هیچ یک از آثار خود از او نامی نمیبرد،درصورتی که در مقدمه شرح بر اصول کافی از دو استاد دیگر خود میرداماد و شیخ بهایی با تجلیل و تکریم فراوان یاد میکند (نک: آشتیانی، 83-84، 87-88).
با این همه به هیچ روی دور از احتمال نیست که افکار میر و تأثیراتی که وی از محیط فکری و فرهنگی هند پذیرفته و دریافتهایی که از تأمل در مسائل فلسفی هندی حاصل کرده بود به نوعی از طریق مباحثات و مذکرات علمی به مجامع فرهنگی ایران راه یافته انگیزه برخی تأملات و تفکرات شده باشد به گفته نویسنده کتاب دبستان مذاهب میر با شاگردان آذرکیوان (ﻫ م) مصاحبت داشت و ترک آزار جاندار از صحبت شاگردان کیوان پیش گرفته بود و چون از او پرسیدند که با استطاعت چرا به حج نمیروی؟جواب داد: برای آن نمیروم که آنجا گوسپندی به دست خود باید کشت (1/47).
در این کتاب چند تن از آذرکیوانیان نیز از دوستان و نزدیکان میرفندرسکی شمرده شدهاند (1/337-338). ارتباط میرفندرسکی با شاگردان آذرکیوان تأثیر پذیرفته باشد درست به نظرنمیرسد زیرا اولاً در آثاری که از وی دردست است هیچگونه تأثیری از افکار آذرکیوان و از اصطلاحات واژگان خاص آن گروه دیده نمیشود، ثانیاً در هیچ یک از آثار و تألیفات دیگر این گروه اشارهای به نام میرفندرسکی نیامده است.
هرچند که از میر آثار فراوانی دردست نیست لیکن عبارات و القابی که بر کتیبه سنگ مزار او دیده میشود حکایت از آن دارد که وی در دوران حیات در نظر خواص و عوام حرمت و عزت خاص داشته است و نه تنها در حکمت و علوم رسمی بلکه در معارف الهی و سیر و سلوک عرفانی نیز او را دارای مقامی بس بلند میدانستهاند.
دلیل دیگر بر شهرت و منزلت او نزد مردم آن روزگار داستانهای غریب و کرامتهای گوناگونی است که به او نسبت دادهاند (نک: زنوزی 4(1)521؛ نراقی، 195-202؛ تنکابنی، 236-237؛ معصوم علیشاه، 3/158؛ صبا، 25) و این شهرت تا آنجا بوده است که داستان آمدن شیر به مجلس او و شیخ بهایی را نقاشان بر پرده و بر قلمدانها نقش میکردهاند) تنکابنی، همانجا؛ نفیسی، 62-66) و داستان رفتن او به معبد کفار موضوع منظومهای دلکش در طاقدیس ملااحمد نراقی شده است (همانجا).
حکایاتی که درباره تیزهوشی، عزت نفس، حاضر جوابی و بیپروایی او در پاسخ گفتن به خردهگیریهای امیران و شاهان نقل کردهاند نیز حاکی از دقت نظر، قوت ذهن، شجاعت اخلاقی، وارستگی وآزادمنشی اوست (نک: افندی، 5/499، 501؛ واله، گ 35ب؛ زنوزی، 4(1)/520-521؛ دبستان مذاهب، 1/47؛ خوانساری، 1/246؛ تنکابنی، همانجا؛ هدایت، ریاض، 267-268؛ قمی، 3/35؛ مدرس، 4/357- 358.
گفتهاند که روزی در مجلس او مسألهای از علم هندسه بنا بر نظر خواجه نصیرالدین طوسی مطرح شد. میربرهانی در باب آن آورد و پرسید که آیا خواجه این برهان را ذکر کرده است؟گفتند: نه سپس چندین برهان دیگر در همان باب اقامه و در پی هر برهان همان پرسش را تکرار کرد و جواب همان بود که اول شنیده بود (نک: افندی، 1/501؛ قمی، مدرس، همانجاها).
از اشارات کوتاهی که در تذکرهها و کتب رجال به احوال او شده است. معلوم میشود که وی در عین آنکه از لحاظ کمالات علمی و عرفانی مورد تکریم بوده در زندگانی شخصی بسیار ساده و بیتکلف میزیسته. از شهرت و مقامات صوری گریزان بوده به ظواهر امور اعتنایی نداشته و از آمیزش با مردم کوچه و بازار، حتی اجامر و اوباش، پرهیز نمیکرده است (همانجاها).
واله در بیان احوال او میگوید که وی اکثر لباس نمد میپوشید و با اوباش و اجامره صحبت میداشت در حلقه معرکه خروسبازان حاضر شده خروسی در زیر بغل خود میگرفت (همانجا) واله در پی این سخن داستان معروف گفتوگوی میر با شاه عباس و جواب بیباکانه و صریح او را به اعتراض پوشیده و مؤدبانه شاه ـ که در کتابهای دیگر نیز آمده است ـ نقل میکند (همانجا؛ نک: هدایت، مدرس، همانجاها).
میر در علوم زمان خود خصوصاً در هندسه و ریاضیات و کیمیا صاحبنظر بوده و در پارهای از این موضوعات آثاری به او منسوب است. از آثاری که از او دردست است و نیز از روش و دیدگاههای فکری و فلسفی شاگردان او و تألیفات آنان معلوم میشود که میر در کار تعلیم از استادان حکمت مشاء بوده کتب ابن سینا را تدریس میکرده است (نک: آشتیانی، 86-88). ولی ظاهراً گهگاه از اشارات طعنآمیز و تعریضات تلخ دربارۀ ابنسینا و خواجه نصیرالدین طوسی ـ که هردو از بزرگان این مکتب بوده اند ـ خودداری نمیکرده است (نک: افندی، همانجا؛ خوانساری، 3/185).
او در بیتی از قصیده معروف خود فارابی و ابنسینا را به فهم ظاهری منسوب میکند (نک: مدرس، 4/359) و با آنکه در برخی از آثار فلسفی خود به شیوة مشائیان قول به مثل افلاطونی را باطل میداند (نک: منتخبانی از رساله حرکت، 81/86-87)، اما قصیده معروف خود را با تصورات مربوط به مثل افلاطونی و صعود به برزخ مثالی آغاز میکند:
چرخ با این اختران خوب و خوش و زیباست صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
صورتی درزیردارد آنچه دربالاستی بر رود بالا همان با اصل خود همتاستی
آثار: از میرفندرسکی چند رساله مختصر در موضوعات علمی و فلسفی، مقداری حواشی و توضیحات بر ترجمه جوگ بسشت هندویی و بعضی اشعار و قطعههای منظوم برجای مانده است:
1. مهمترین اثرمیررساله فارسی معروف به صناعیه است که به عنوان حقایق الصنایع نیز شهرت دارد. وی در این رساله صناعت را به مفهومی بسیار گسترده و به معنی هرچیز که از قوای عاقله و عامله آدمی به ظهور و حصول پیوندد، گرفته و در 24 باب و یک خاتمه به بیان حد صناعت انواع آن ارتباط صناعات مختلف با هم فایده و غایت هریک درجات سودمندی و شرف و خست آنها و سهم و محل هریک از اهل حرف و صنایع در جامعه پرداخته ترتیب و ترتیب صنایع را برحسب شرف و غایت تا صناعتی که خود غایت غائی است و برای آن غایتی نیست تعیین نموده است در این رساله قوای نفسانی و اندامهای پیکر انسانی (عالم صغیر) و وظیفه و عمل هریک از آنها از یک سو با اجزاء و عناصر عالم هستی و عوالم عقول و نفوس (انسان کبیر) برابر و موازی قرار داده شده، و از سوی دیگر با طبقات مختلف جامعه و افراد و اعضای آن و سهم وظیفة هریک از آنها در هیأت اجتماع همانند و همسان گرفته شده است میر در این رساله مطالب علمی فلسفی دقیق را با زبانی روشن و فصیح آمیخته با آیات و احادیث و اقوال بزرگان و حکما بیان داشته است (برای بحث و تحلیلی دربارة این رساله، نک: کربن، 44-32؛ نیز نک: نصر، 459-460). رساله صناعیه یک بار در هند (1267ق) با اخلاق ناصری در یک مجلد به چاپ سنگی طبع و نشر شد و بار دوم به کوشش علیاکبر شهابی در تهران (1317ش) به طبع رسیده است. جلالالدین آشتیانی نیز گزیدههایی از آن را با حواشی سودمند در مجموعه منتخبانی از آثار حکمای الهی ایران (63-81) درج کرده است. محمدتقی نصیری طوسی ترجمه عربی رساله صناعیه را جزء کتاب ناموس اصغر خود قرار داده است (نک: حقوق، 437)
.
2. رساله فی الحرکه نوشته مختصری است به زبان عربی در 5 فصل در تعریف حرکت و اقسام آن و بیان آنکه هر حرکتی محتاج محرکی است و حرکات کلاً باید از محرکی واحد آغاز شوند که محرک اول است و خود محرکی ندارد.
میر این رساله را از دیدگاه طریقه مشاء نوشته و در آن به رد و انکار نظریة مثل افلاطونی پرداخته است. منتخباتی از این رساله با حواشی مفید به کوشش جلالالدین آشتیانی در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران (81-90) طبع و نشر شده است.
3- رساله در تشکیک نامهای است رساله مانند که میر در پاسخ به سؤالی که آقا مظفرکاشانی درباره مسأله تشکیک در ذاتیات از او کرده بود نوشته است میر در این نامه به شیوة مشائیان سخن میگوید و برخلاف اشراقیان که به تشکیک در ذاتیات قائلند. وی ذاتیات را مقول به تشکیک نمیداند. این نامه نیز با تعلیقات جلالالدین آشتیانی در همان منتخبات (90-97) انتشار یافته است.
4- رساله در کیمیا به فارسی ظاهراً رسالههایی که به نامهای ارکان اربعه رساله در زیبق و کبریت و باب الاصغر در کتابخانهها موجود است باید نسخهها یا تحریرهایی از همین رساله باشد.
منظومهای به زبان عربی نیز در کیمیا به او نسبت داده شده است (مرکزی، 2/96).
5. حواشی برجوگ بسشت، متنی که میر بر آن حاشیه نوشته کتابی است در عرفان و حکمت هندی که در زمان اکبرشاه به فارسی ترجمه شد. اصل کتاب به نام لگهویوگه و اسیشتهه .خلاصهای است از منظومة بزرگتری به نام یوگه واسیشتهه که به نامهای مهار اماینه و واسیشتهه راماینه نیز معروف است. این منظومة طولانی، در حقیقت گفتوگویی است میان واسیشتهه، حکیم باستانی و افسانهای هند با شاهزاده معروف «راما» یا «راماچندره» ـ که حماسة دینی بزرگ هند، راماینه، شرح کارها و جنگهای اوست ـ و در سراسر آن، استاد حکیم در ضمن بیان داستانهایی پندآمیز تعلیمات اخلاقی و فلسفی خود را برای شاگرد خویش بیان میکند. فلسفهای که در این کتاب مطرح است کلاً همان تفکر توحید وجودی مطلق است که از مکاتب مهم فلسفی و عرفانی هند به شمار میرود و نمایندة برجسته آن شنکره است. ولی افکار و آراء پیچیده و دشوار این مکتب در این منظومه به صورتی سادهتر و روشنتر بیان شده و با استفاده از افسانه و تمثیلات شیرین و دلانگیز، به فهم و درک کسانی که اهل تخصص نیستند، نزدیک گردیده است. کتاب اصلی به فارسی ترجمه نشده است، اما خلاصه آن که در سدة 9م به زیان سنسکریت تدوین شده بود، چنانکه گفتیم، در دوران سلطنت اکبر شاه به قلم نظامالدین پانی پتی ترجمه شد و در دورههای بعد نیز ترجمهها و تلخیصهای دیگری از آن به فارسی نگارش یافت (نک: مجتبائی، «روابط فرهنگی»، 84-81). هنگامی که میر فندرسکی به هند رسید، با این کتاب آشنا شد و سخت مجذوب آن گردید.
میر هنگام مطالعة این کتاب، نکات و توضیحات سودمندی در حاشیة آن نوشت هنوز در برخی از نسخههای این کتاب دیده میشود (همو، «میرفندرسکی در هند»، 65). ترجمه فارسی نظامالدین پانی پتی در 1360 ش به کوشش محمدرضا جلالی نائینی در تهران به طبع رسید، ولی این چاپ حواشی میرفندرسکی را ندارد.
از حواشی میرفندرسکی بر این کتاب چنین برمیآید که وی به شناخت معارف هندونی اشتیاق وافر داشته و در این راه کوشش بسیار کرده است. وی با مقدمات زیان سنسکریت آشنایی یافته و از اشاراتی که به چگونگی این زبان و الفاظ و اصطلاحات آن میکند (نک: همو، 283-284، «میرفندرسکی در هند»، 63-62)، چنین برمیآید که به لزوم قرائت اینگونه کتابها به زبان اصلی پیبرده بوده است. در این حواشی غالباً اشارات و ملاحظات تطبیقی و مقایسه با موضوعات فلسفی یونانی و عقاید اسلامی دیده میشود و از اشاراتی که به کتاب پاتنجل بیرونی در این حواشی میکند، معلوم میشود که با نوشتههای ابوریحان دربارة هند نیز آشنا بودهاست (همانجا).
میرفندرسکی برای کتاب جوگ بسشت فرهنگنامهای نیز به نام کشف اللغات جوک ترتیب داده بود که نسخههایی از آن هم به ضمیمه آن کتاب و هم بهطور جداگانه موجود است (نک: منزوی، خطی، 3/2015). الفاظ و اصطلاحات هندی در این فرهنگنامه به ترتیب حروف تهجی تنظیم شده و تعریفات آنها غالباً از متن کتاب گرفته شده و در مواردی توضیح گونهای از میرفندرسکی نیز بر آنها افزوده گردیده است. علاوه بر این فرهنگنامه، امروز نسخههایی از کتابی به نام منتخب جوک بشست در کتابخانهها هست، از جمله نسخة کتابخانة مجلس شورا (شم 640) مورخ 1262 و نسخة متعلق به احمد افشار شیرازی، مورخ 1231ق ـ که به کتابخانة دانشگاه شیراز منتقل شده است ـ که از آثار میرفندرسکی دانسته شده و در هر دو نسخه نام ابوالقاسم میرفندرسکی به عنوان مصنف آمده است (نک: مجتبائی، همان، 68).
در این کتاب قطعههایی کوتاه با مضامین عرفانی از کتاب جوگ بسشت ترجمة پانیپتی عیناً نقل شده و در پی هر قطعه یک بیت شعر فارسی با همان مفاد و مضمون از شاعرانی چون عطار، مولوی، شبستری، سیدحسینی، مغربی، حافظ و شاعران دیگر آمده است. روشن است که مقصود گردآورندة این گزیدهها ارائة یکسانی و یگانگی عوالم فکری عرفانی هندویی و اسلامی بوده است. نکتهای که دربارة این منتخب قابل ذکر است، وجود ابیات فراوان از فانی اصفهانی، شاعر سدة 13ق، در آن است. در نظر اول وجود ابیاتی از شاعری متأخر در این کتاب طبعاً انتساب آن را به میرفندرسکی ابطال میکند، ولی از سوی دیگر فراوانی این ابیات در سرتاسر کتاب و شمار بسیار بالای آنها نسبت به ابیاتی که از شاعران دیگر نقل شده است (بیش از نیمی از کل اشعار نقل شده در این کتاب از فانی است)، خود دلیل بر الحاقیبودن و افزوده شدن آنها به گزیدههای اصلی در زمانهای بعد تواند بود (نک: همان، 67-68). این کتاب در 1348ش به کوشش جلالی نائینی و تاراچند با عنوان ساختگی آداب طریقت و خدایابی و بدون نام مؤلف یا گردآورنده، از روی نسخههایی که از آن در هند به دست آورده بودند، در تهران طبع و نشر شده است.
1. اشعار. دراغلب تذکرهها اشعاری از میرفندرسکی نقل کردهاند. آنچه از او بر جای مانده، دو قصیده است و چند رباعی و چند قطعه. یکی از قصاید شکوائیهای است از روزگار نامساعد و قدرناشناسی ایام و دیگری منظومهای است در فلسفه و حکمت الهی که پیش از این بدان اشاره شد. این قصیدة معروف را چند تن شرح کردهاند (نک: منزوی، خطی مشترک، 9/221-2212). شرح محمد صالح خلخالی، از دانشمندان سدة 12ق، در 1312ق، همراه با شرح دعای حضرت امیر(ع) و لوایح جامی در تهران به چاپ سنگی رسیده و شرح حکیم عباس شریف دارابی شیرازی به کوشش فضلاللـه لایق در تهران (1337ش) طبع و نشر شده است.
در بعضی از تذکرهها و کتب تراجم تألیفات دیگری چون تاریخ صفویه، تحقیق المزله و برخی رسالات و نوشتههای دیگر (نک: مدرس، 4/358؛ امین، 2/403) به نام میر ذکر کردهاند که تاکنون اثری از آنها به دست نیامده است.
منبع:topforum.ir
طبقه بندی موضوعی
- بانک احادیث موضوعی (۲۷۰)
- حکایات و داستانهای جالب (۴۱۰)
- نگاهی به زندگینامه ائمه اطهار (۲۲)
- آموزه های دینی و مذهبی (۱۲۴۲)
- معرفی و زندگی نامه بزرگان (۱۴۵)
- موضوعات اجتماعی (۷۷)
- اعمال ماهها و روزهای قمری (۱۸)
- سیره و اشعار (۹۴)
- نصایح و معجزات (۱۰۶)
- مناظرات (۵۱)
- مناسبتهای اسلامی (۳۲)
- اجتماعات دینی و مذهبی (۱۹۱)
- اطلاعیه ها (۷۷)
- بانک پیامک ها (۱۵۰)
- گوناگون (۹۴)
- شهدا و دفاع مقدس (۹۵)
- تصاویر و مراسم محله صادقیون (۸۹)
- شعر و دلنوشته های مذهبی (۱۱۹)
- امامزاده سیدجلال الدین اشرف (۱۴۵)
- امامزاده سید کافی علیه السلام (۱۸)
آخرين مطالب
-
اطلاعیه
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ -
خدمت رسانی موکب امام علی علیه السلام منطقه نوق رفسنجان
جمعه ۳ آبان ۱۳۹۸ -
گزارش تصویری از تجمع عزاداران اربعین حسینی درامامزاده سیدجلال الدین
دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۸ -
راهپیمایی جاماندگان اربعین از روستاهای مجاور به سمت امامزاده سیدجلال الدین اشرف
پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ -
مراسم زیارت عاشورا دردهه اول محرم منزل جانبازحاج علی طاهری
دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ -
همایش شیرخوارگان حسینی در امامزاده سیدجلال الدین اشرف برگزارشد
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ -
سومین یادواره شهیدان اکبری برنا و رنجبرمحمدی برگزارشد
دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۸ -
عیوب ساختاری
جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۸ -
مراسم جشن عیدسعید غدیر در امامزاده سید جلال الدین اشرف برگرارشد
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ -
یادواره شهدای غواص وگرامیداشت شهیدان بهامین علیرضایی جعفرآبادنوق برگزارشد
يكشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
پربازديدها
-
۱۸۵۷۷ -
۱۲۷۱۷۶ -
۶۵۳۷ -
۵۵۹۲ -
۴۳۷۷ -
۴۳۵۱ -
۴۷۳۱ -
۳۴۷۷ -
۳۶۵۱ -
۳۳۷۷
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است