شنبه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۷:۲۷ ب.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

فرماندة سپاهی و آب آور حسین

سیره و اشعار

باید حسین دم بزند از فضائلت
وقتی حسینی است تمام خصائلت
 
تعبیرهای ما همه محدود و نارساست
در شرح بیکرانی اوصاف کاملت
 
بی شک در آن به غیر جمال حسین نیست
آئینه ای اگر بگذاری مقابلت
 
ای کاشف الکروب عزیزان فاطمه
غم می بری ز قلب همه با شمائلت
 
در آستانة تو گدایی بهانه است
دلتنگ دیدن تو شده باز سائلت
 
با زورق شکستة دل سال های سال
پهلو گرفته ایم حوالی ساحلت
 
بی شک خدا سرشته تو را از گل حسین
سقای با فضیلت و دریا دل حسین
 
تو آمدی و روشنی روز و شب شدی
از جنس نور بودی و زهرا نسب شدی
 
در قامتت اگرچه قیامت ظهور داشت
الگوی بندگی و وقار و ادب شدی
 
هم چشمهای روشنت آئینة رجاست
هم صاحب جلال و شکوه و غضب شدی
 
باید که ذوالفقار حمایل کنی فقط
وقتی که تو به شیر خدا منتسب شدی
 
در هیبت و رشادت و جنگاوری و رزم
تو اسوة زهیر و حبیب و وَهب شدی
 
در دست تو تلاطم شمشیر دیدنی ست
فرزند لافتایی و شیر عرب شدی
 
فرماندة سپاهی و آب آور حسین
ای نافذ البصیره ترین یاور حسین
 
بی شک تو صبح روشن شبهای تیره ای
خورشیدی و به ظلمت این شام چیره ای
 
تسخیر کرده جذبة چشم تو ماه را
بی‌خود که نیست تو قمر این عشیره ای
 
عصمت دخیل تار عبای تو از ازل
جز بندگی ندیده کسی از تو سیره ای
 
قدر تو را کسی نشناسد در این مقام
وقتی برای امر شفاعت ذخیره ای
 
ما را بس است وقت عبور از پل صراط
از تار و پود بیرق تو دستگیره ای
 
چشم امید عالم و آدم به دست توست
باب الحسین هستی و پرچم به دست توست
 
فردوس دل همیشه اسیر خیال توست
حتی نگاه آینه محو جمال توست
 
تو ساقی کرامت و لطف و اجابتی
این آب نیست زمزمه های زلال توست
 
ایثار و پایمردی و اوج وفا و صبر
تنها بیان مختصری از کمال توست
 
در محضر امام تو تسلیم محضی و
والاترین خصائل تو امتثال توست
 
فردا همه به منزلتت غبطه می خورند
فردا تمام عرش خدا زیر بال توست
 
باب الحوائجی و اجابت به دست تو
تنها بخواه، عالم هستی مجال توست
 
ای آفتاب علقمه: روحی لک الفدا
ای آرزوی فاطمه: روحی لک الفدا
 
ای آفتاب روشن شبهای علقمه
سرو رشید خوش قد و بالای علقمه
 
داده ست مشک تشنة تو آب را بها
ای آبروی آب، مسیحای عقلمه
 
وقتی که چند موج علیل شریعه را
کرده ست خاک پای تو دریای علقمه
 
لب تشنة زیارت لبهات مانده است
آری نگفته ای به تمنای علقمه
 
امروز دستهای تو افتاد روی خاک
تا پا بگیرد از دل صحرای علقمه
 
با وعده های مادرت آسوده خاطریم
چشم امید ماست به فردای علقمه
 
این عطر یاس حضرت زهراست می وزد
از سمت کربلای تو ، سقای علقمه
 
شبهای جمعه نالة محزون مادری
می آید از حوالی دریای علقمه
 
ام البنین و فاطمه با قامتی کمان
اینجا نشسته اند و شده آب روضه خوان
 
فرصت نداد تا که لبی تر کند گلو
دارد به دست، ماه حرم، مشک آرزو
 
می آید از کنار شریعه شهاب وار
بسته ست راه را به حرم لشکر عدو
 
طوفان تیر می وزد از بین نخلها
حالا شنیدنی شده با مشک گفتگو:
 
« بسته ست جان طفل صغیری به جان تو
تو مشک آب نه که تویی جام آبرو
 
ای مشک جان من به فدای سر حسین
اما تو آب را برسان تا خیام او »
 
اما شکست ساغر و ساقی ز دست رفت
جاری ست خون ز بادة چشمش سبو سبو
 
با مشک پاره پاره به سوی حرم نرفت
تا با امام خود نشود باز رو برو
 
تنها پناه اهل حرم بر نگشته است
می بارد از نگاه سکینه : عمو عمو
 
در خیمه اوج بی کسی احساس می شود
خورشید نیزه ها سر عباس می شود
شاعر:  یوسف رحیمی 

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی