درباره سايت
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد
بایگانی
- آبان ۱۳۹۸ (۲)
- مهر ۱۳۹۸ (۲)
- شهریور ۱۳۹۸ (۴)
- مرداد ۱۳۹۸ (۵)
- تیر ۱۳۹۸ (۹)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۳)
- اسفند ۱۳۹۷ (۷)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱۳)
- دی ۱۳۹۷ (۳)
- آذر ۱۳۹۷ (۹)
- آبان ۱۳۹۷ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۷ (۸)
- شهریور ۱۳۹۷ (۲۴)
- مرداد ۱۳۹۷ (۸)
- تیر ۱۳۹۷ (۱۳)
- خرداد ۱۳۹۷ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱۹)
- فروردين ۱۳۹۷ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۶ (۲۲)
- بهمن ۱۳۹۶ (۳۹)
- دی ۱۳۹۶ (۴۲)
- آذر ۱۳۹۶ (۳۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۳۴)
- مهر ۱۳۹۶ (۲۱)
- شهریور ۱۳۹۶ (۴۲)
- مرداد ۱۳۹۶ (۵۰)
- تیر ۱۳۹۶ (۶۳)
- خرداد ۱۳۹۶ (۷۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۹۲)
- فروردين ۱۳۹۶ (۶۷)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶۷)
- بهمن ۱۳۹۵ (۵۶)
- دی ۱۳۹۵ (۷۴)
- آذر ۱۳۹۵ (۹۵)
- آبان ۱۳۹۵ (۱۰۷)
- مهر ۱۳۹۵ (۸۱)
- شهریور ۱۳۹۵ (۱۵۷)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲۲۱)
- تیر ۱۳۹۵ (۲۹۲)
- خرداد ۱۳۹۵ (۱۷۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۱۰۴)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱۰۷)
- اسفند ۱۳۹۴ (۶۹)
- بهمن ۱۳۹۴ (۶۸)
- دی ۱۳۹۴ (۶۶)
- آذر ۱۳۹۴ (۱۷۳)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۷۶)
- مهر ۱۳۹۴ (۲۸۵)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲۷۶)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
خلاصه آمار
پربحث ترين ها
-
اللهم صل علی جعفربن محمد الصادق
نظرات: ۱۳ -
متن زیارت مخصوص امام صادق علیه السلام
نظرات: ۱۱ -
-
-
-
-
-
معرفی امامزاده سید کافی علیه السلام
نظرات: ۶ -
-
محبوب ترين ها
-
۸۵۹ -
۱۴۶۰ -
۲۵۸۶ -
۱۱۶۷ -
۷۸۲ -
۲۸۹۴ -
۵۸۴ -
۲۱۲۴ -
۱۹۲۶ -
۴۷۳۱
پيوندها
سیره عملی و علمی امام صادق(ع)
1کار و تلاش و دستگیری از مستمندان
امام صادق(ع) نه تنها دیگران را دعوت به کار و تلاش میکرد، بلکهخود نیز با وجود مجالس درس و مناظرات و... در روزهای داغتابستان، در مزرعهاش کار میکرد. یکی از یاران حضرت میگوید: آنحضرت را در باغش دیدم، پیراهن زبر و خشن برتن و بیل در دست،باغ را آبیاری میکرد و عرق از سر و صورتش میریخت، گفتم: اجازهدهید من کار کنم. فرمود: من کسی را دارم که این کارها رابکندولی دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزی حلال از گرمی آفتابآزار ببیند و خداوند ببیند که من در پی روزی حلال هستم. (1)
حضرت در تجارت نیز چنین بود و بر رضایتخداوند تاکید داشت.لذا وقتی کار پرداز او که با سرمایه امام برای تجارت به مصررفت و با سودی کلان برگشت، امام از او پرسید: این همه سود راچگونه به دست آوردهای؟ او گفت: چون مردم نیازمند کالای مابودند، ماهم به قیمت گزاف فروختیم. امام فرمود: سبحان الله!
علیه مسلمانان همپیمان شدید که کالایتان را جز در برابر هردینار سرمایه یک دینار سود نفروشید! امام اصل سرمایه را برداشت و سودش را نپذیرفت و فرمود: ای مصادف! چکاچک شمشیرها ازکسب روزی حلال آسانتر است. (2)
حقیقت این است که امام(ع) درنهایت علاقه به کار و تلاش، هرگزفریفته درخشش درهم و دینار نمیشد و میدانست که بهترین کار ازنظر خداوند تقسیم دارایی خود با نیازمندان است، حقیقتی که ماهرگز از عمق جان بدان ایمان عملی نداشته و نداریم. امام خوددرباره باغش میفرمود: وقتی خرماها میرسد، میگویم دیوارها رابشکافند تا مردم وارد شوند و بخورند. همچنین میگویم ده ظرفخرما که بر سرهریک ده نفر بتوانند بنشینند، آماده سازند تاوقتی ده نفر خوردند، ده نفر دیگر بیایند و هریک، یک مد خرمابخورند. آنگاه میخواهم برای تمام همسایگان باغ (پیرمرد، پیرزن،مریض، کودک و هرکس دیگر که توان آمدن به باغ را نداشته،) یک مدخرما ببرند. پس مزد باغبان و کارگران و... را میدهم و باقیمانده محصول را به مدینه آورده بین نیازمندان تقسیم میکنم ودست آخر از محصول چهار هزار دیناری، چهارصد درهم برایممیماند. (3)
2- ساده زیستی و همرنگی با مردم
امام همانند مردم معمولی لباس میپوشید و در زندگی رعایت اقتصادرا میکرد. میفرمود: بهترین لباس در هرزمان، لباس معمول همانزمان است. لذا (4) گاه لباس نو و گاه لباس وصله دار برتنمیکرد. لذا وقتی سفیان ثوری به وی اعتراض میکرد که: پدرت علیلباسی چنین گرانبهای نمیپوشید، فرمود: زمان علی(ع) زمان فقر واکنون زمان غنا و فراوانی است و پوشیدن آن لباس در این زمان،لباس شهرت است و حرام... پس آستین خود را بالا زد و لباس زیر راکه خشن بود، نشان داد و فرمود: لباس زیر را برای خدا و لباس نورا برای شما پوشیدهام. (5)
با این همه حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمیداد،امتیازی برای وی و خانوادهاش در نظر گرفته شود. و این ویژگیهنگام بروز بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بیشتر بروز مییافت. ازجمله در سالی که گندم در مدینه نایاب شد، دستور داد گندمهایموجود در خانه را بفروشند و از همان، نان مخلوط از آرد جو وگندم که خوراک بقیه مردم بود، تهیه کنند و فرمود: «فان اللهیعلم انی واجدان اطعمهم الحنطه علی وجهها ولکنیاحب ان یرانیالله قد احسنت تقدیر المعیشه. » (6)
خدا میداند که میتوانم به بهترین صورت نان گندم خانوادهام راتهیه کنم; اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ریزی صحیحزندگی ببیند.
3- شجاعت
امام صادق(ع) در برابر ستمگران از هر طایفه و رتبهای به سختیمیایستاد و این شهامت را داشت که سخن حق را به زبان آورد واقدام حق طلبانه را انجام دهد، هرچند با عکس العمل تندی رو بهرو شود. لذا وقتی منصور از او پرسید: چرا خداوند مگس را خلقکرد؟ فرمود: تا جباران را خوار کند. و به این ترتیب منصور رامتوجه قدرت الهی کرد. (7) و آنگاه که فرماندار مدینه در حضوربنی هاشم در خطبههای نماز به علی(ع) دشنام داد، امام چنانپاسخی کوبنده داد که فرماندار خطبه را ناتمام گذاشت و به سویخانهاش راهی شد. (8)
4- همزیستی و مدارا با مسلمانان
امام صادق(ع) شیعیان را به همزیستی با اهل سنت دعوت میکرد تابه این طریق هم شیعیان از جامعه اکثریت منزوی نشوند و هم بتواناحکام و اصول شیعی را با ملاطفتبه آنان منتقل کرد. از این رویدر مدار حق با مسامحه با آنان رفتار میشد، اما این سهل گرفتنهرگز به معنای زیرپای گذاشتن اصول نبود و آن جا که مسئله اصولیدر میان بود، حضرت هرگز تسلیم نمیشد. از جمله در یکی از سفرها،امام صادق(ع) به حیره (میان کوفه و بصره) آمد. در آنجا منصوردوانیقی به خاطر ختنه فرزندش جمعی را به مهمانی دعوت کرده بود.
امام نیز ناگزیر در آن مجلس حاضر شد. وقتی که سفره غذاانداختند، هنگام صرف غذا، یکی از حاضران آب خواست ولی به جایآن، شراب آوردند، وقتی ظرف شراب را به او دادند، امام بیدرنگبرخاست و مجلس را ترک کرد و فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: «ملعونمنجلس علی مائده یشرب علیها الخمر.» (9)
ملعون است کسی که درکنار سفرهای بنشیند که در آن سفره شرابنوشیده شود.
امام حتی در مجالس عمومی خلیفه نیز حاضر نمیشد; زیرا حکومت راغاصب میدانست و حاضر نبود با پای خود بدان جا برود، زیرا بااین کار از ناحق بودن آنان، چشم پوشی میشد و تنها زمانی کهاجبار بود به خاطر مصالح اهم به آنجا میرفت; لذا منصور ضمننامهای به وی نوشت: چرا تو به اطراف ما مانند سایر مردمنمیآیی؟ امام در پاسخ نوشت: نزد ما چیزی نیست که به خاطر آن ازتو بترسیم و بیاییم، نزد تو در مورد آخرتت چیزی نیست که به آنامیدوار باشیم. تو نعمتی نداری که بیاییم و به خاطر آن به توتبریک بگوییم و آنچه که اکنون داری آن را بلا و عذاب نمیدانی تابیاییم و تسلیتبگوییم. منصور نوشت: بیا تا ما را نصیحت کنی.
امام نیز نوشت: کسی که آخرت را بخواهد، با تو همنشین نمیشود وکسی که دنیا را بخواهد، به خاطر دنیای خود تو را نصیحتنمیکند. (10)
5- علم امام صادق(ع) و اقدامات وی
آنچه به دوره امامتحضرت امام صادق(ع) ویژگی خاصی بخشیده،استفاده از علم بیکران امامت، تربیت دانش طلبان و بنیان گذاریفکری و علمی مذهب تشیع است. در این باره چهار موضوع قابل توجهاست:
الف- دانش امام.
ب- ویژگیهای عصر آن حضرت که منجر به حرکت علمی و پایه ریزینهضت علمی شد.
ج- اولویتها در نهضت علمی.
د- شیوهها و اهداف و نتایج این نهضت علمی.
الف- دانش امام
شیخ مفید مینویسد: آن قدر مردم از دانش حضرت نقل کردهاند که بهتمام شهرها منتشر شده و کران تا کران جهان را فرا گرفته است واز احدی از علمای اهلبیت علیهم السلام این مقدار احادیث نقلنشده استبه این اندازه که از آن حضرت نقل شده. اصحاب حدیث،راویان آن حضرت را با اختلاف آرا و مذاهبشان گردآورده و عددشانبه چهار هزارتن رسیده و آن قدر نشانههای آشکار بر امامت آنحضرت ظاهر شده که دلها را روشن و زبان مخالفان را از ایرادشبهه لال کرده است. (11)
سید مؤمن شافعی نیز مینویسد: مناقب آن حضرت بسیار است تا آنجاکه شمارشگر حساب ناتوان است از آن. (12)
ابوحنیفه میگفت: من هرگز فقیهتر از جعفربن محمد ندیدهام و اوحتما داناترین امت اسلامی است. (13)
حسن بن زیاد میگوید: از ابوحنیفه پرسیدم: به نظر تو چه کسی درفقه سرآمد است؟ گفت: جعفربن محمد. روزی منصور دوانیقی به منگفت: مردم توجه زیادی به جعفربن محمد پیدا کردهاند و سیل جمعیتبه سوی او سرازیر شده است. پرسشهایی دشوار آماده کن و پاسخهایشرا بخواه تا او از چشم مسلمانان بیفتد. من چهل مسئله دشوارآماده کردم. هنگامی که وارد مجلس شدم، دیدم امام در سمت راستمنصور نشسته است. سلام کردم و نشستم. منصور از من خواستسوالاتمرا بپرسم. من یک یک سؤال میکردم و حضرت در جواب میفرمود: درمورد این مسئله، نظر شما چنین و اهلمدینه چنان است و فتوای خودرا نیز میگفتند که گاه موافق و گاه مخالف ما بود. (14)
ب- ویژگیهای عصر آن حضرت
عصر امام صادق(ع) همزمان با دو حکومتمروانی و عباسی بود کهانواع تضییقها و فشارها بر آن حضرت وارد میشد، بارها او رابدون آن که جرمی مرتکب شود، به تبعید میبردند. ازجمله یکبار بههمراه پدرش به شام و بار دیگر در عصر عباسی به عراق رفت. یکباردر زمان سفاح به حیره و چند بار در زمان منصور به حیره، کوفه وبغداد رفت.
با این بیان، این تحلیل که حکومتگران به دلیل نزاعهای خود،فرصت آزار امام را نداشتند و حضرت در یک فضای آرام به تاسیسنهضت علمی پرداخت، به صورت مطلق پذیرفتنی نیست، بلکه امام باوجود آزارهای موسمی اموی و عباسی از هرنوع فرصتی استفاده میکردتا نهضت علمی خود را به راه اندازد و دلیل عمده رویکرد حضرت،بسته بودن راههای دیگر بود. چنان چه امام از ناچاری عمدا رو بهتقیه میآورد. زیرا خلفا در صدد بودند با کوچکترین بهانهای حضرترا از سر راه خود بردارند. لذا منصور میگفت: «هذا الشجی معترضفی الحلق»; جعفربن محمد مثل استخوانی در گلو است که نه میتوانفرو برد و نه میتوان بیرون افکند. برهمین اساس خلفا در صددبودند ولو به صورت توطئه، حضرت را گرفتار و در نهایتشهیدکنند. حکایت زیر دلیل این مدعی است:
جعفربن محمد بن اشعث از اهل تسنن و دشمنان اهلبیت علیهم السلامبه صفوان بن یحیی گفت: آیا میدانی با این که در میان خاندان ماهیچ نام و اثری از شیعه نبود من چگونه شیعه شدم؟... منصوردوانیقی روزی به پدرم محمدبن اشعث گفت: ای محمد! یک نفر مرددانشمند و با هوش برای من پیدا کن که ماموریتخطیری به اوبتوانم واگذار کنم. پدرم ابن مهاجر (دایی مرا) معرفی کرد.
منصور به او گفت: این پول را بگیر و به مدینه نزد عبدالله بنحسن وجماعتی ازخاندان او از جمله جعفربن محمد (امام صادق(ع»برو و به هریک مقداری پول بده و بگو: من مردی غریب از اهلخراسان هستم که گروهی از شیعیان شما درخراسان این پولرادادهاند که به شما بدهم مشروط بر این که چنین و چنان (قیامعلیه حکومت) کنید و ما از شما پشتیبانی میکنیم. وقتی پول راگرفتند، بگو: چون من واسطه پول رساندن هستم، با دستخط خود، قبضرسید بنویسید و به من بدهید. ابن مهاجر به مدینه آمد و بعد ازمدتی نزد منصور برگشت. آن موقع پدرم هم نزد منصور بود. منصوربه ابن مهاجر گفت: تعریف کن چه خبر؟ ابن مهاجر گفت: پولها رابه مدینه بردم و به هریک از خاندان مبلغی دادم و قبض رسید ازدستخط خودشان گرفتم غیر از جعفربن محمد (امام صادق(ع» که منسراغش را گرفتم. او در مسجد مشغول نماز بود. پشتسرش نشستم اوتند نمازش را به پایان برد و بیآن که من سخنی بگویم به من گفت: ای مرد! از خدا بترس و خاندان رسالت را فریب نده که آنها سابقهنزدیکی با دولتبنی مروان دارند و همه (براثر ظلم) نیازمندند.
من پرسیدم: منظورتان چیست؟ آن حضرت سرش را نزدیک گوشم آورد وآنچه بین من و تو بود، بازگفت. مثل این که او سومیننفر ما بود.
منصور گفت:
«یابن مهاجر اعلم انه لیس من اهلبیت نبوهالا وفیه محدث و انجعفر بن محمد محدثنا»
ای پسر مهاجر، بدان که هیچ خاندان نبوتی نیست مگر این که درمیان آنها محدثی (فرشتهای از طرف خدا که با او تماس دارد واخبار را به او خبر میدهد.) هست و محدث خاندان ما جعفربنمحمد(ع) است.
فرزند محمدبن اشعث میگوید: پدرم گفت: همین (اقرار دشمن) باعثشد که ما به تشیع روی آوریم. (15)
آری این همه نشان از اختناق و فشاری دارد که مانع از هر نوعاقدام علیه حکومت وقت میشد، لذا امام به سوی تنها راه ممکن کههمان ادامه مسیر پدر بزرگوارش امام باقر(ع) بود، روی آورد و ازدر دانش و علم وارد شد.
ج اولویتها در نهضت علمی
حال باید توضیح داد که دراین مسیر حضرت چه چیزی محتوای ایننهضت علمی را تعیین میکرد؟
حقیقت این است که جریان نفاق، خطرناکترین انحرافی است که اززمان پیامبراکرم(ص) شروع شده و در آیات مختلفی بدان اشاره شدهاست، مانند آیات7 و 8 سوره منافقین. این حرکت هرچند در زمانپیامبر نتوانست در صحنه اجتماعی بروز یابد، اما از اولین لحظاترحلت، تمام هجمههای منافقان به یکباره بر سر اهلبیت علیهمالسلام فرو ریخت. لذا مرحوم علامه طباطبایی مینویسد:
هنگامی که خلافت از اهلبیت علیهم السلام گرفته شد، مردم روی اینجریان از آنها روی گردان شدند و اهلبیت علیهم السلام در ردیفاشخاص عادی بلکه به خاطر سیاست دولت وقت، مطرود از جامعهشناخته شدند و در نتیجه مسلمانها از اهلبیت علیهم السلام دورافتادند و از تربیت علمی و عملی آنان محروم شدند. البته امویانبه این هم بسنده نکردند و با نصب علمای سفارشی خود، کوشیدند ازمطرح شدن ائمهاطهار علیهم السلام از این طریق نیز جلوگیری کنند.چنانچه معاویه رسما اعلام کرد: کسی که علم و دانش قرآن نزداوست، عبدالله بن سلام است و در زمان عبدالملک اعلام شد: کسی جزعطا حق فتوا ندارد و اگر او نبود، عبدالله بن نجیع فتوا دهد،از سوی دیگر مردم از تفسیر قرآن نیز چون علم اهلبیت علیهمالسلام محروم ماندند با داستانهای یهود و نصاری آمیخته شد ونوعی فرهنگ التقاطی در گذر ایام شکل گرفت. رفته رفته کهقیامهای شیعی اوج گرفت و گاه فضاهای سیاسی به دلایلی باز شد، دونظریه قیام مسلحانه و نهضت فرهنگی در اذهان مطرح شد. چونقیامهای مسلحانه به دلیل اقتدار حکام اموی و عباسی عموما باشکست رو به رو میشد، نهضت امام صادق(ع) به سوی حرکتی علمیمیتوانستسوق پیدا کند تا از این گذر علاوه بر پایان دادن بهرکود و سکوت مرگبار فرهنگی، اختلاط و التقاط مذهبی و دینی وفرهنگی نیز زدوده شود. لذا اولویت در نهضت امام بر ترویج وشکوفایی فرهنگ دینی و مذهبی و پاسخگویی به شبهات و رفع التقاطشکل گرفت.
د-شیوهها و اهداف نهضت علمی و فرهنگی
1- تربیت راویان
از گذر ممنوعیت نقل احادیث در مدت زمان طولانی توسط حکام اموی،احساس نیاز شدید به نقل روایات و سخن پیامبر(ص)،امیرمومنان(ع)، امام(ع) را وامیداشتبه تربیت راویان در ابعادمختلف آن روی آورد. لذا اینک از آن امام در هر زمینهای روایتوجود دارد و این است راز نامیده شدن مذهب به «جعفری».
آری، راویان با فراگرفتن هزاران حدیث درعلومی چون تفسیر، فقه،تاریخ، مواعظ، اخلاق، کلام، طب، شیمی و... سدی در برابر انحرافاتایجاد کردند. امام صادق(ع) میفرمود: ابان بن تغلب سی هزار حدیثاز من روایت کرده است. پس آن ها را از من روایت کنید. (16)
محمدبن مسلم هم شانزده هزار حدیث از حضرت فرا گرفت. (17) و حسنبن علیوشا میگفت: من در مسجد کوفه نه صد شیخ را دیدم که همهمیگفتند: جعفربن محمد برایم چنین گفت. (18)
این حجم گسترده از راویان در واقع، کمبود روایت از منبعبیپایان امامت را در طی دورههای مختلف توانست جبران کند و ازاین حیث امام به موفقیت لازم دستیافت.
آری، روایت از این امام منحصر به شیعه نشد و اهل سنت نیزروایات فراوانی در کتب خود آوردند. ابن عقده و شیخ طوسی درکتاب رجال و محقق حلی در المعتبر و دیگران آماری دادهاند کهمجموعا راویان از امام به چهار هزار نفر میرسند و اکثر اصولاربعماءئه از امام صادق(ع) است و همچنین اصول چهارصدگانه اساسیکتب اربعه شیعه (کافی، من لایحضره الفقیه، التهذیب، الاستبصار)را تشکیل دادند.
2- تربیت مبلغان و مناظره کنندگان
علاوه بر ایجاد خزائن اطلاعات (راویان) که منابع خبری موثق تلقیمیشدند، حضرت به ایجاد شبکهای از شاگردان ویژه همت گمارد تا بهدومین هدف خود یعنی زدودن اختلاط و التقاط همت گمارند و شبهاترا از چهره دین بزدایند. هشام بن حکم، هشام بن سالم، قیس، مؤمنالطاق، محمدبن نعمان، حمران بن اعین و... از این دستشاگردانمبلغ هستند. برای نمونه، مناظرهای از صدها مناظره را با هممیخوانیم:
هشام بن سالم میگوید: در محضر امام صادق(ع) بودیم که مردی ازشامیان وارد شد و به امر امام نشست. امام پرسید: چه میخواهی؟
گفت: به من گفتهاند شما داناترین مردم هستید، میخواهم چند سؤالبکنم. امام پرسید: درباره چه چیز؟
گفت: در قرآن، از حروف مقطعه و از سکون و رفع و نصب و جر آن.
امام فرمود: ای حمران! تو جواب بده. او گفت: من میخواهم باخودتان سخن بگویم. امام فرمود: اگر بر او پیروز شدی، بر منغلبه کردهای! مرد شامی آن قدر از حمران سؤال کرد و جواب شنیدکه خود خسته شد و درجواب امام که: خوب چه شد؟ گفت: مرد تواناییاست. هرچه پرسیدم، جواب داد. آنگاه به توصیه امام حمران سوالیپرسید و مرد شامی در جواب آن درمانده شد. آنگاه خطاب به حضرتگفت: در نحو و ادبیات میخواهم با شما سخن بگویم. حضرت از ابانخواستبا او بحث کند و باز آن مرد ناتوان شد. تقاضای مباحثه درفقه کرد که امام زرارهبناعین را به وی معرفی کرد. در علم کلام، مؤمن الطاق، در استطاعت، حمزهبن محمد، در توحید، هشام بن سالمو در امامت، هشام بن حکم را معرفی کردند و او مغلوب همه شد.
امام چنان خندید که دندان هایش معلوم شد. مرد شامی گفت: گویاخواستی به من بفهمانی در میان شیعیانت چنین مردمی هستند. امامپاسخ داد. بلی! و در نهایت او نیز در جرگه شیعیان داخل شد. (19)
3- برخورد با انحرافات ویژه
امام علاوه بر آن دو حرکت اصولی، برای رفع انحرافات ویژه نیزمیکوشید، مانند آنچه از مرام ابوحنیفه در عراق گریبان شیعیانرا گرفته بود، یعنی مذهب قیاس.
چون در عراق تعداد زیادی از شیعیان نیز زندگی میکردند و باسنیها از حیث فرهنگی و اجتماعی تا حدودی در آمیخته بودند، لذااحتمال تاثیر پذیری از قیاس وجود داشت. یعنی یک آفت درونی کهمیتوانستشیعیان را تهدیدکند، لذا امام در محو مبانی مذهب قیاسو استحسان تلاش کرد.
مبارزه با برداشتهای جاهلانه و قرائتهای سلیقهای از دین نیز درمکتب امام جایگاه ویژهای داشت و حضرت علاوه بر حرکت کلی و مسیراصلی، به صورت موردی با این انحرافات مبارزه میکرد. از جمله آنها حکایت معروفی است که باهم میخوانیم:
حضرت مردی را دید که قیافهای جذاب داشت و نزد مردم به تقوامشهور بود. او دو عدد نان از دکان نانوایی دزدید و به سرعت زیرجامهاش مخفی کرد و بعد هم دو عدد انار از میوه فروشی سرقت کردو به راه افتاد. وقتی به مریضی مستمند رسید، آنها را به اوداد. امام صادق(ع) شگفت زده نزد او رفت و گفت: چه میکنی؟ اوپاسخ داد: دو عدد نان و دو عدد انار برداشتم. پس چهار خطا کردمو خدا میفرماید: (من جاء بالسیئه فلا یجزی الامثلها); هرکس کاربدی بکند کیفر نمیبیند مگر مثل آن را. پس من چهار گناه دارم.
از طرف دیگر چون خدا میفرماید: (من جاء بالحسنه فله عشرامثالها); هرکس یک کار نیک انجام دهد، برایش ده برابر ثوابهست. و من چون آن چهار چیز (دو نان و دو انار) را به فقیردادم، پس چهل حسنه دارم که اگر چهار گناه از آن کم کنم،36حسنه برایم میماند!
امام در برابر این برداشت و قرائت ناصواب که بر عدم درک واحاطه کامل به مبانی فهم آیات بنا شده بود، پاسخ داد که (انمایتقبل الله من المتقین); خداوند کار نیک را از متقین قبولدارد. یعنی اگر اصل عمل نامشروع شد، ثوابی بر آن نمیتواندمترتب باشد.
آری، دوری از منبع وحی و اخبار اهلبیت رسالت، سبب شد مردانیپای به عرصه گذارند و ادعای فضل کنند که هرگز مبانی فکری قرآنو دین را به خوبی نفهمیدهاند و از این روی همواره، خود وپیروانشان را به راه خطا رهنمون میشوند. (20

طبقه بندی موضوعی
- بانک احادیث موضوعی (۲۷۰)
- حکایات و داستانهای جالب (۴۱۰)
- نگاهی به زندگینامه ائمه اطهار (۲۲)
- آموزه های دینی و مذهبی (۱۲۴۲)
- معرفی و زندگی نامه بزرگان (۱۴۵)
- موضوعات اجتماعی (۷۷)
- اعمال ماهها و روزهای قمری (۱۸)
- سیره و اشعار (۹۴)
- نصایح و معجزات (۱۰۶)
- مناظرات (۵۱)
- مناسبتهای اسلامی (۳۲)
- اجتماعات دینی و مذهبی (۱۹۱)
- اطلاعیه ها (۷۷)
- بانک پیامک ها (۱۵۰)
- گوناگون (۹۴)
- شهدا و دفاع مقدس (۹۵)
- تصاویر و مراسم محله صادقیون (۸۹)
- شعر و دلنوشته های مذهبی (۱۱۹)
- امامزاده سیدجلال الدین اشرف (۱۴۵)
- امامزاده سید کافی علیه السلام (۱۸)
آخرين مطالب
-
اطلاعیه
شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ -
خدمت رسانی موکب امام علی علیه السلام منطقه نوق رفسنجان
جمعه ۳ آبان ۱۳۹۸ -
گزارش تصویری از تجمع عزاداران اربعین حسینی درامامزاده سیدجلال الدین
دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۸ -
راهپیمایی جاماندگان اربعین از روستاهای مجاور به سمت امامزاده سیدجلال الدین اشرف
پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ -
مراسم زیارت عاشورا دردهه اول محرم منزل جانبازحاج علی طاهری
دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ -
همایش شیرخوارگان حسینی در امامزاده سیدجلال الدین اشرف برگزارشد
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ -
سومین یادواره شهیدان اکبری برنا و رنجبرمحمدی برگزارشد
دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۸ -
عیوب ساختاری
جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۸ -
مراسم جشن عیدسعید غدیر در امامزاده سید جلال الدین اشرف برگرارشد
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ -
یادواره شهدای غواص وگرامیداشت شهیدان بهامین علیرضایی جعفرآبادنوق برگزارشد
يكشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
پربازديدها
-
۱۸۵۷۷ -
۱۲۷۱۷۶ -
۶۵۳۷ -
۵۵۹۲ -
۴۳۷۷ -
۴۳۵۱ -
۴۷۳۱ -
۳۴۷۷ -
۳۶۵۱ -
۳۳۷۷
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است