جمعه, ۱۵ آذر ۱۴۰۴، ۰۶:۵۷ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه مذهبی دارالصادقیون

اللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خازِنِ العِلْمِ الدَّاعی إِلَیْکَ بِالحَقِّ النُّورِ المُبِینِ،. اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَوَحْیِکَ وَخازِنَ عِلْمِکَ .
هدف از خلقت عالم معرفت و عبادت خداوند متعال است, و غرض از بعثت انبیاء از آدم تا خاتم تحقق آن است, رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای تعلیم و تربیت بشریّت به معرفت و عبادت ,قرآن و کسی که نزد او علم تمام قرآن است به یادگار گذاشت.
هرچند حوادث روزگار نگذاشت مفسّر معصومِ قرآن, پرده از حقایق کتاب خدا بردارد ولی در فرصت کوتاهی که برای ششمین اختر فرزوان آسمان هدایت پیش آمد,شاهراه مذهب حق را برای رهروانِ از خلقت باز کرد , و فطرت تشنه انسانیت را به آب حیات عبادت و معرفت سیرآب کرد.
امید است پیروان مذهب حق روز عزای آن حضرت, آنچه در توان دارند در مراسم سوگواری انجام دهند تا مشمول دعای مستجاب او شوند که فرمود((رحم الله من احیی امرنا)) رحمتی که سرمایه ی سعادت و وسیله ی نجات از شدائد برزخ و قیامت است.
در راستای جنگ نرم و عمل به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقابله با تهاجمات فرهنگی که ایمان مسلمین را نشانه رفته است و سعی در تخریب عقاید و افکارمان دارد در فضای مجازی پایگاه مذهبی دارالصادقیون را در سرزمین تکریم مقام عالی امام صادق علیهالسلام شهرستان رفسنجان (دارالصادقیون) ،راه اندازی نموده ایم.که وظیفه خود را در قبال احیای اندیشه های والای اهل بیت(علیهم السلام) و حفظ ارزش ها و دفاع از مبانی فکری انقلاب واسلام انجام داده و مطالبی سودمند برای کسانی که جویای حقیقت هستند ارائه نماییم.امیدواریم که شما خوانندگان عزیز با نظرات سازنده خود محبین صادق الائمه علیه السلام را ، در راستای عمل به وظیفه یاری نمایید. این پایگاه در راستای جنگ نرم و تبلیغات حرکت کاروان صادقیه در رفسنجان راه اندازی شده است وبیشتر مطالب آن در خصوص توسل وعشق به اهل بیت و احیای اندیشه های والای اسلام ناب محمدی و تکریم مقام عالی ارباب امام جعفر صادق (علیه السلام) می باشد.
آدرس:استان کرمان ، شهرستان رفسنجان
حسن آباد صادق الائمه علیه السلام نوق
احمدتقی نژاد

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

عملیات فتح المبین (۲)

شهدا و دفاع مقدس

8-Sal-Defa moghadas (7)
تهیه کننده : محمود کریمی شرودانی
بازتاب عملیات فتح المبین – پیام حضرت امام (ره)
امام خمینی،‌فرمانده کل قوا، که با اهتمام خاص به حوادث جنگ عنایت دارند، عملیّات را از طریق فرماندهان عالی جنگ تعقیب و هدایت می‌نمایند. در یکی از شب‌های عملیّاتی پیامی توسط فرمانده کل سپاه، برای زرمندگان مستقر در منطقه عملیّاتی فتح‌المبین ارسال نموده و برای آنان دعا و آرزوی موفقیت می‌کنند. رزمندگان اسلام با دریافت پیام امام، جانی دوباره گرفته و با روحیه‌ای عالی به دشمن متجاوز حمله می‌کنند.
«قلم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم… رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانی که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شب‌های نورانی را در دامن پاکشان تربیت نمودند. مژده باد بر شما جوانان برومند، در تحصیل رضای پروردگار که از بالاترین سنگرهای روحانی و معنوی است. شما در دو سنگر روحانی و جسمانی، ظاهری و باطنی پیروزید.
مبارک باد بر بقیه‌الله (ارواحنا له الفداء) وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجهدان فی سبیل‌الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسفید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار می‌کنند.
آفرین بر شما که میهن خود را بر بال فرشتگان نشاندید و در میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارک باد بر ملت، چنین جوانان رزمنده‌ای و بر شما چنین ملت قدردانی که به مجرد فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادی برخاستید. اینجانب دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است، می‌بوسم و به این بوسه افتخار می‌کنم… یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزاً عظیماً.» روح الله الموسوی الخمینی
بازتاب در رسانه ها
پس از ناکامی صدام در جلوگیری از عملیّات فتح‌المبین، یک روز مانده به شروع این عملیّات، صدام حسین طی نامه‌ای به احمد سکوتره (رئیس کنفرانس اسلامی) که تلاش‌هایی برای صلح انجام داده بود، شرط سوم ایران یعنی معرفی متجاوز را می‌پذیرد، اما فرماندهان نظامی و رزمندگان اسلام بدون توجه به این تثبیت صدام، لحظه‌ای در اجرای این عملیّات تأمل نکرده و در هر منطقه از سرزمین‌های تحت اشغال عراق دست به عملیّات کوبنده و قاطع می‌زنند. عراق برای جلوگیری از اثرات تبلیغات حمله و فتوحات آن آمار تلفات ایران هزاران کشته اعلام می‌کند و تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق را بسیار ناچیز می‌خواند.
رادیو بغداد طی اخبار و تفسیرهای گوناگون اعلام می‌کند که نیروهای ایران در تحرکات اخیر خود، به دفاع مستحکم عراق برخورد نموده و با دادن تلفات سنگین راه فرار را در پیش گرفته‌اند… و اضافه می‌کند که در این نبرد قهرمانانه تنها هفت سرباز عراقی کشته شده‌اند.
این ادعا زمانی اعلام می‌شود که ۶۵۰ کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد و ۶۰۰۰ نفر از ارتش عراق اسیر و نزدیک به ۱۰۰۰۰ نفر کشته و زخمی شده‌اند ( تا پایان مرحله دوم عملیّات).
رادیو بغداد در ادامه اخبار سراسر کذب خود، بازهم به پخش اخبار دروغ پرداخته و می‌گوید:
«منطقه عملیّاتی مملو از اجساد و ادوات زرهی ایرانیان است و آنها با دادن تلفات و اسیر فراوان راه فرار را در پیش گرفته‌اند، ما این بار تلفات خود را تا پایان مرحله دوم، ده نفر اعلام می‌کند».
این در حالی است که نیروهای بعث در بسیاری مواضع خود عقب‌نشینی کرده و با فرار تاریخی آنها، مقدمه مرحله سوم فراهم شده است.
زمانی که مرحله سوم با موفقیت بی‌نظیر اجرا می‌شود و قریب ۲۵۰۰۰ نفر کشته و زخمی و ۱۵۰۰۰ نفر اسیر می‌شوند و رزمندگان اسلام در نزدیکی مرزهای بین‌المللی مستقر می‌شوند، رادیو بغداد با شوق و هیجان فراوان اعلام می‌کند که نیروهای ایرانی همچنان در حال عقب‌نشینی‌اند و سربازان قدرتمند عراق با اقتدار کامل در حال پیشروی به سوی دزفول و شوش هستند.
در این میان آژانس‌های خبری و رسانه‌های گروهی غرب اخبار را به نقل از اعلامیه‌های نظامی عراق و آب و تاب نقل می‌کنند.
رادیو امریکا:
این رادیو در روز چهارم فروردین ۱۳۶۱ به نقل از روزنامه نیویورک تایمز و به گفته تحلیل‌گران آمریکایی می‌گوید:
«حمله بزرگی که نیروهای ارتش ایران علیه واحدهای عراقی در منطقه دزفول آغاز کردند، شربه‌ای کاری به افراد لشکر زرهی عراق که به جبهه نبرد منتقل شده‌ بودند، فرود آورد. تحلیل‌گران این حمله را از نظر لجستیکی درخور توجه دانسته‌اند، اما حاضر نشدند ادعای ایران را در مورد پیروزی قبول کنند.»
رادیو عمان:
«عراق اعلام کرد که نیروهایش طی نبردهای ۲۴ ساعت گذشته در جبهه‌های نبرد هشتاد و یک نفر از نیروهای ایرانی را به قتل رسانده‌اند.
خبرگزاری عراق امروز به نقل از یک اطلاعیه نظامی گزارش داد که در منطقه اهواز ۶۲ نفر از نیروهای ایران کشته شده‌اند فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق دیشب اعلام کرده بود که نیروهای این کشور در جبهه‌های شوش و دزفول در استان خوزستان ایران ۱۲ تیپ نظامی ایران را متلاشی کرده و تعداد زیادی را به اسارت خود درآورده‌اند.» (۴/۱/۶۱)
رادیو رأس‌الخیمه:
«خبرگزاری عراق به نقل از گزارشگر خود در میدان‌های نبرد، گزارش داد که نیروهای عراقی در نخستین ساعات بامدار این روز، حمله گسترده و بزرگی را برای مقابله با نیروهای ایران که در منطقه شوش و دزفول، نیروهای عراق را مورد تهاجم قرار دادند، شروع کرده‌اند. این خبرگزاری می‌افزاید: لشکر ۷۷ ایران به طور کامل نابود شده است.» (۴/۱/۶۱)
رادیو بی.بی.سی:
« یک سخنگوی ارتش عراق اخبار مربوط به پیروزی‌های اخیر ایران را در جبهه‌های جنگ بی‌اساس توصیف کرد. وی گفت که ایران از ابتدای جنگ تا به حال مدعی چنین پیروزی‌هایی بوده است؛ اما واحدهای نظامی عراق همچنان بر مواضع خود در داخل خاک ایران کاملاً مسلط هستند.»
بدنبال اطلاعیه‌های نظامی سراسر کذب عراق، کشورهای حوزه خلیج فارس فقط اخبار واصله از شورای فرماندهی بعث را پخش کرده و از پخش پیروزی‌های ایران خودداری می‌کنند، اما صدام طی پیام‌هایی به سمینار اسلامی در سریلانکا اعلام می‌کند که عراق هیچ چشمداشتی به خاک ایران نداشته و طالب صلح است.
این تصمیم و پیام صدام برای بسیاری از خبرگزاری‌ها روشن می‌کند که قدرت انهدام و گستردگی عملیّات تا چه حد بوده است و چرا سردار قادسیه به موضع انفعال افتاده است.
به دنبال اظهارات صدام، خبرگزاری‌ها بشدت تحت تأثیر پیروزی‌های رزمندکان اسلام در عملیّات فتح‌المبین قرار گرفته، بناچار گوشه‌هایی از این پیروزی بزرگ را بازگو می‌کنند.
رادیو بی.بی.سی:
«کارشناسان امور اطلاعاتی در غرب اظهار می‌دارند اکنون روشن شده است که ایران تا حدودی در جنگ‌های اخیر با عراق موفق بوده است. با این حال عقیده بر آن است که موفقیت ایران قاطع نبوده است.» (۱۹/۱/۶۱)
رادیو لندن:
«در حالی که پرزیدنت صدام حسین (رئیس جمهور عراق)، در مصاحبه‌ای که با یک روزنامه فرانسوی، پیروزی ایزان در عقب راندن عراقی‌ها را انکار کرده است، طبق گزارش افرادی که در این روز از صحنه جنگ عراق با ایران بازدید کرده‌اند، نیروهای ایران آخرین حمله خود را علیه عراقی‌ها در منطقه شوش از ایالت خوزستان انجام داده‌اند و سپاه چهارم عراق را منهدم ساخته‌اند».
همین رادیو ادامه می‌دهد:
«خبرنگارانی که در ایران به دیدار از جبهه‌های جنگ رفته‌اند، تأییر می‌کنند که نیروهای عراقی در نبرد عظیمی در اطراف دزفول تلفات شدیدی را متحمل شده‌اند و ضایعات بسیاری بر تجهیزات آنان وارد آمده است.
خبرنگاران می‌گویند که هر دو طرف از آغاز جنگ تاکنون درباره پیروزی‌های خود مبالغه کرده‌اند، اما این روشن است که نیروهای ایران به موفقیت دست یافته‌اند.» (۱۲/۱/۶۱)
رادیو آمریکا:
«به گزارش روزنامه واشنگتن پست، صدام حسین اعلام کرد که نیروهای عراق از مواضعی که بیش از یک سال در داخل خاک ایران در تصرف نیروهای عراقی بوده است، عقب‌نشینی کرده‌اند.»
سردار قادسیه که همیشه در اطلاعیه‌های نظامی خود دم از پیروزی می‌زد این بار به شکست خود اعتراف کرده و بناچار برای کاستن از فشار تبلیغات، به هذیان‌گویی افتاده و دوباره دم از پیروزی می‌زند.
روزنامه واشنگتنن پست
روزنامه واشنگتنن پست در این باره می‌گوید:
«صدام حسین (رئیس جمهور عراق) عقب‌نشینی ارتشش را در جنگ خلیج فارس رد کرده و مدعی پیروزی شده است. وی خطاب به گروهی از خبرنگاران فرانسوی در بغداد گرفت: در آنچه در جنگ به دست آمده نه تنها پیروزی برای عراق، بلکه برای انسانیت بوده است. (البته این ادعا کارگر نیفتاده و پیروزی فتح‌المبین همه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.» (۱۱/۱/۶۱)
مطبوعات انگلیس:
روزنامه تایمز مالی ضمن گزارشی در مورد دستور عقب‌نشینی به نیروهای بعث عراق اقرار می‌کند که صدام به گونه‌ای تحقیرآمیز ناگزیر به عقب‌نشینی شده است و این در حالی است که بطور همه‌جانبه پیروزی‌های ایران مورد تأییر قرار گرفته است. سپاه چهارم که اینکه فرماندهی ارتش عراق به عقب رانده شدن آن اعتراف دارد، تصور می‌رود بیشتر صدمات را در اثر حمله ایران متحمل شده باشد.
روزنامه دیلی تلگراف:
این روزنامه از قول خبرنگاران خود در بغداد اعتراف می‌کند که دستور عقب‌نشینی از سوی صدام، دیپلمات‌های خارجی را در بغداد متوجه ساخته، زیرا تاکنون تمام اعلامیه‌های نظامی رژیم عراق صحبت از پیروزی‌های مداوم ارتش صدام را داشته است. مقامات اطلاعاتی و رسمی آمریکایی تأیید کردند که حداقل ۲۰۰۰۰ سرباز عراقی در حمله‌های ‌اخیر ایران بشدت تار و مار شده‌اند و..
تحلیل عملیات فتح المبین
فرمان حمله سراسری در ساعت (س) صادر شد.
پخش این خبر وحشت شدیدی را در دل نیروهای متجاوز عراقی ایجاد می‌کند. عملیّات فتح‌المبین ارتش شکست‌خورده دشمن را که زمانی خود را شکست‌ناپذیر می‌نامید، از میان می‌برد و این ارتش، اعتبار خود را از دست می‌دهد و دیگر توانی برای عرض اندام نمی‌یابد. شکست‌های پیاپی و انهدام نیروها و امکانات ارتش عراق، توان مقابله و رجزخوانی را در صدام ضعیف می‌کند.
آتش‌بیاران معرکه که با سرازیری جنگ‌افزارهای مهلک نمی‌توانند مانع فرار ارتش عراق شوند، به تکاپو می‌افتد تا راه چاره‌ای پیدا کنند. آنها که عملیّات ثامن‌الائمه و طریق‌القدس را جرقه موقت و ناشی از حضور مستشاران خارجی می‌دانند و تکرار آن را غیرممکن می‌پندارند، در مقابل عملیّات فتح‌المبین به استیصال می‌افتند. حسین، شاه اردن (عامل سپتامبر سیاه) که اوایل جنگ به طور جدی نیروهای زیادی را برای حمایت از صدام به مقابله نیروهای اسلام در جبهه‌های نبرد می‌فرستد، در مقابل این شکست فضاحت‌بار صدام، عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد.
حسنی مبارک (رئیس رژیم مصر) از آمریکا و غربی‌ها می‌خواهد که در مقابل ایران کاری بکنند.
حسن (پادشاه مراکش) و جعفر نمیری (پادشاه سودان) که از حامیان صدام هستند، برای نجات صدام دست و پا می‌زنند.
بدین ترتیب حامیان صدام به تلاش می‌افتند و با به صدا درآوردن شیپور صلح، سعی در پیشگیری از عملیّاتی دارند که قرار است در ساعت (س) به مرحله اجرا درآید، زیرا هجوم نیروهای اسلام و انقلاب اسلامی را غیرقابل کنترل می‌دانند.
این ندای صلح‌خواهی هواداران صدام زمانی است که قسمت وسیعی از خاک جمهوری اسلامی ایران از جمله شهرهای نفت‌شهر، سومار، قصرشیرین، مهران، هویزه و خرمشهر در اشغال دشمن است و عراق به اصطلاح با رو کردن برگ‌های برنده، سعی در حفظ موقعیت خود می‌نماید، اما در این میان چشم‌ها به دو شهر مظلوم و مقاوم هویزه و خرمشهر دوخته می‌شود. ملت ایران از مسئولین خود می‌خواهند که نگذارند این شهرها بیش از این در اشغال دشمن بمانند. عراق با تمام تلاش، از جمله تمرکز قوای کمکی در جنوب می‌خواهد از عملیّات سرنوشت‌ساز آتی ایران جلوگیری کند.
ضربه سخت عملیّات فتح‌المبین چنان بود که دشمن نتوانست آن طور که باید دست به نقل و انتقال بزند. با تمام این اوضاع، منطقه جنوب در محورهای خرمشهر، به یک نقطه بحرانی و لاینحل تبدیل می‌شود و ارتش عراق در دامی که خود گسترده گرفتار می‌آید. این نقطه بحران لحظه به لحظه به اوج خود نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. نیروهای عراقی میدان‌های مین و دیگر موانع ایذایی را در منطقه گسترش می‌دهند و با فراخوان تمامی سربازان احتیاط و اعزام آنها به منطقه عملیّات، به زعم خود اطراف خرمشهر را دژی مستحکم و نفوذناپذیر تبدیل می‌کنند. خاکریزها پی در پی احداث می‌شوند. تعداد تیربارهای تعبیه شده به چندین برابر می‌رسد. افراد مستقر در پشت میدان‌های مین برای ایجاد میدان آتش افزایش می‌یابند.
شوروی (سابق) در ادامه کمک به عراق، تعداد زیادی از تانک‌های T.72 و هواپیما به عراق تحویل می‌دهد.
آلمان غربی و ایتالیا به طور اضطراری موشک ضد زره مادون قرمز میلان و دیگر جنگ‌افزارها را به سمت عراق و برای حمایت از صدام ارسال می‌دارند.
کویت، عربستان و دیگر کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس در ادامه کمک‌های خود، دلارهای حاصل از نفت ملت‌های خود را به صدام می‌دهند و…
همه چیز آماده است تا ایران نتواند در جبهه‌ها دست به تحرکات گسترده و جدید بزند. اما عزم قاطع مردن و مسئولان جمهوری اسلامی ایران برای راندن اشغالگران از خاک خود جزم است و در این راه هیچ تردیدی وجود ندارد.
بار دیگر نیروهای داوطلب مردمی پس از کسب روحیه پیروزی عملیّات فتح‌المبین، برای شرکت در عملیّات و برای خلق حماسه‌های فراموش‌نشدنی عظیم‌تر و پایان دادن هرچه سریع‌تر به اشغال سرزمین خود، به جبهه‌های نبرد هجوم می‌آورند. به طوری که تدارک و سازماندهی قدری مشکل می‌شود.
نقش پشتیبانى – مهندسى جنگ جهاد در عملیات فتح المبین
عملیات فتح‌المبین با رمز یا زهراء در منطقه عملیاتى جبهه‌ى جنوبى شوش و دزفول آغاز شد، هدف از این عملیات آزاد سازى منطقه‌ى غرب دزفول و جاده‌ى دزفول – دهلران و تامین امنیت اندیمشک، شوش، دزفول و جاده‌ى اندیمشک – اهواز بود که با پشتیبانى ۹ گردان زرهى و ۱۲۴ گردان پیاده‌ى سپاه و ارتش انجام گرفت.
آزادسازى منطقه‌اى به مساحت دو هزار و چهارصد کیلومتر از سرزمین‌هاى اشغال شده‌ى جمهورى اسلامى که شامل: ده‌ها بخش، روستا‌ و تنگه‌ى مهم و استراتژیک بود بدون حمایت و پشتیبانى مهندسی- تدارکاتى امکان نداشت.و مهم‌تر از آن حفظ و نگهدارى‌اش بود. نیروهاى جمهورى اسلامى ایران در طى این عملیات پنجاه دستگاه از ادوات مهندسى ارتش عراق را به غنیمت گرفتند، ادوات به غنیمت گرفته شده از اهمیت فعالیت‌هاى پشتیبانى – مهندسى حکایت مى‌کرد. بالطبع نیروهاى جهادگر مى‌بایست چندین برابر مهندسى – رزمى ارتش عراق فعالیت مهندسى انجام مى‌دادند. بدون انجام فعالیت‌هاى مهندسى چون جاده‌سازی،‌ پل‌سازى و احداث خاکریزها نیروهاى پیاده نظام (۱۲۴ گردان پیاده) و ۹ گردان زرهى امکان دست‌یابى به پیروزى را نداشتند.
و این جا سوالى به ذهن خطور مى‌کند که باید از فرماندهان نظامى پرسید که آیا دست‌یابى به آن پیروزى عظیم بدون حمایت پشتیبانى – مهندسى جنگ جهاد ممکن بود؟
به گفته‌ى مهندس دلگرم معاونت فرهنگى ایثارگران وزارت جهاد کشاورزى در عملیات فتح‌المبین انسجام نیروهاى پشتیبانى مهندسى جنگ از اهمیت بالایى برخوردار بود بدیهى است فرمان حضرت امام در فراخوانى حضور نیروها و به وجود آوردن چنان وحدت و انسجامى بسیار موثر بود.
فراخوانى حضرت امام تحولاتى را ایجاد کرد و نتایج حاصل از کار منسجم در منطقه آشکار شد. در این عملیات از تمامى قشرهاى مردم در جبهه‌ حضور پیدا کردند، به گونه‌اى که منطقه مملو از نیروهاى مردمى شد.
جهادسازندگى با استفاده از آن شور و هیجان در قالب کمیته‌هاى مختلف و متعدد اقدام به سازمان‌دهى نیروهاى تخصصى مى‌کرد، در قالب کمیته‌ى بهداشت و درمان پزشکان و پیراپزشکان را سازمان‌دهى کرد، در کمیته‌ى عمران پل‌سازان – راه‌سازان و احداث‌کنندگان خاکریز را ساماندهى نمود، در قالب کمیته‌ى فنى سنگرسازان منبع کاران و کمیته‌ى فرهنگى کار تبلیغات سنگرها، مساجد و پخش فیلم و تابلو نویسى و راهنمایى در جاده را برعهده گرفت، در قالب کمیته‌ى ماشین‌آلات تعمیرگاه‌هاى بزرگى را در منطقه به وجود آوردند؛ با استفاده از نیروهاى مردمى و شوراى‌هاى روستایى حمایت و پشتیبانى خود را در همه‌ى زمینه‌ها از نیروهاى نظامى جمهورى اسلامى ایران به عمل مى‌آورد.
تشکیلات انسجام یافته جهاد در فتح‌المبین عملیات به دو بخش تقسیم مى‌شد که شامل ستاد پشتیبانى جنگ جهاد در استان‌ها و ستادهاى عملیاتى پشتیبانی- مهندسى جنگ جهاد در منطقه بود.
همواره در افکار عمومى و ارزش‌گزارى مردمى انسجام نمره‌ى قابل قبولى بدست مى‌آمده، در عملیات فتح‌المبین بود که تشکیلات مهندسى جنگ جهاد نمره‌ى انسجام خود را بدست آورده، بعدها در طى یک فرآیند زمانى در جنگ آن را تکمیل و تعمیق و ارتقا بخشید.
افرادى منسجم و تشکیلاتى به نام جهادگر که در اعتقاد و ایمان نیرومند و پایدار بودند با خلق و خوى نرم و انعطاف‌پذیر اما استوار و هوشیار در قالب پشتیبانى مهندسى جنگ جهاد سازماندهى شده بودند. و با بهره‌مندى از علم و فن‌آورى روز دلسوزانه از دانش مهندسى‌شان استفاده مى‌کردند با کمال بردبارى و صبورى خلاقیت‌هاى مبتکرانه‌شان در بحرانى‌ترین شرایط در عملیات‌هاى مختلف به نمایش مى‌گذاشتند.
تا توانگرى دانش را به جهانیان عرضه کنند این گروه مخلص گرد هم آمده بودند،‌ تا عمرشان را وقف خدمت به محرومین کنند، اما با تجاوز عراق به جمهورى اسلامى ایران ناچارا آنان براى پیاده کردن فکر و قدرت خلاقه‌شان به جبهه‌ها عزیمت کردند. ساده زیستی، تواضع، عشق به محرومین باعث شده بود که جهادگران زهدورزانه و دنیا گریزانه را بکشند به اندک غذایى و زندگى فقیرانه بسنده کنند‌؛ اما در عین سادگى تلاش و کوشش‌شان دشمن را به هراس انداخته بود.
آنان سعى مى‌کردند در راستاى پیروى از پیامبر اعظم خفیف الموونگى را پیشه خود سازند. و مبارزه با نفس را سرلوحه‌ى کار و عمل‌شان قرار دهند، از خداوند متعال طلب بخشش‌ و آمرزش کنند، و با برگزارى دعا و نیایش نایره‌ى معنویت را در جبهه‌ها شعله‌ورتر نمایند. تا تاریخى زنده و جاودانه از فتح‌المبین به یادگار بگذارند.
ارتش عراق در عملیات فتح‌المبین چنان متزلزل شد که دیوار بلند قلعه‌ى پوشالى‌اش فروریخت و بنابه نظر اکثر فرماندهان نظامى بویژه فرمانده‌ى قرارگاه فتح اقدامات مهندسى عملیات فتح‌المبین و تصرف تنگه رقابیه تیر خلاص برپیکره ى سازمان نظامى عراق درفتح المبین محسوب مى شد .
وسعت و عظمت عملیات فتح المبین به قدرى است که ازآن بعنوان فتح الفتوح نام برده مى‌شود.
امام امت در پیامى چنین فرمودند «وجود چنین رزمند گان ارزشمند و و مجاهدان فى سبیل الله که آبروى اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرفراز نمودید.» در زیر آتش سنگین نیروهاى ارتش عراق رانندگان فداکار سوار بر غول پیکران آهنین دست بر دنده‌ها و چشم بر افق‌هاى دوردست مشغول فعالیت‌هاى مهندسى بودند؛ تا زمنیه‌ى پیروزى رزمندگان اسلام را مهیا کنند، کار کردن در زیر گرد و غبار، صداى جیرجیر بلدوزرها و تابش شدید آفتاب که باعث ترکیدگى لبهاى آنان مى‌شد بسیار طاقت‌فرسا و غیر قابل تحمل مى‌نمود.
اما جهادگران ایثارگر و سنگرسازان بى‌سنگر با فشردن دندان‌ها به هم هدفمند به پیش مى‌تاختند، براى آنان هلهله، تشویق و ترغیبى در کار نبود، ولى اشتیاق آنان به احداث جاده و خاکریز در سنگلاخ‌ها، و رمل‌ها، انگیزه‌اى دو چندان به آنان بخشیده بود، به گفته‌ امیر شهید صیاد شیرازى کارهاى ناشدنى را جهادگران شدنى کردند.به هنگام کار در تاریکى‌هاى شب ممکن بود هزاران نفر از نیروهاى جهاد ناپدید شوند اما جاده‌هاى احداثى آنان ناجى گمشدگان بسیارى بود.
جاده‌ى کاظمین در دل ارتفاعات سنگى میش داق به طول بیست کیلومتر در کمتر از یک ماه آماده شد، وقتى از تنگه‌ى رقابیه‌ى جاده‌اى در مرکز فرماندهى ارتش عراق به پایان رسید عراقى‌ها باور نمى‌کردند که احداث جاده‌اى رملى تا چنین نقطه‌اى پیش رود. انسجام و وحدتى که در این عملیات به وجود آمد ظرف شش ماه هزار کیلومتر جاده را جهادگران آماده کردند.
که به نام‌هاى عاشورا، نجف، کربلا، امام خمینى و شهید بهشتی… نام گذارى شد.
در این عملیات چندین جبهه‌ى وسیع گشوده شد و گستردگى عملیات یک فضاى بسیار عظیم معنوى و روحانى به وجود آورده بود که باعث تقویت روحیه‌ى رزمندگان اسلام شد.
یکى از خاطرات به یادماندنى در این عملیات خاطره‌ى جهادگرى از روستاى فتح‌آباد استان مرکزى بود که نامش فتح الله فتح‌آبادى بود او در روستاى فتح‌آباد متولد شده بود در عملیات فتح‌المبین به شهادت رسیده بود.
اورژانس‌هاى متعددى توسط نیروهاى پشتیبانى – مهندسى جنگ جهاد در منطقه‌ى عملیاتى فتح‌المبین احداث شد که با سقف بتنى ۸ در ۱۵ متر و داراى اتاق عمل،‌ برق و آب لوله‌کشى بود، تمامى آن‌ها در نقاط حساس و تقاطع جاده‌هاى خط مقدم جبهه قرار داشتند و داراى اهمیت به سزایى بودند.
تجهیز و تدارک تعمیرگاه‌هاى بزرگ براى ارتش و سپاه و تعمیر خودروهاى سبک و نیمه سنگین و سنگین از جمله‌ى بزرگترین فعالیت‌هاى مهندسى جنگ جهاد در عملیات فتح‌المبین بود.
با وجود وسعت منطقه‌ى عملیتاتى تامین تدارکات نیروهاى نظامى از شربت تا پوشاک بر عهده‌ى جهادگرانى بود که از اقصى نقاط روستاها آن‌ها را تهیه و به جبهه ارسال مى‌کردندو این همه تلاش‌ بى‌وقفه ‌نشان از اخلاص، سعه صدر و انعطاف‌ جهادگران در خدمت به نیروهاى جمهورى اسلامى ایران داشت.
انسجام و وحدت باعث ساماندهى آن همه نظم در عملیات فتح‌المبین شده بود اگر سپاه پاسداران انقلابى اسلامى با صد گردان و ارتش با ۴۰ گردان در آن عملیات دلاورى‌هایشان را به نمایش گذاشتند، جهاد نیز با ده گردان مهندسى که متشکل بود از ستاد پشتیبانى مهندسى جنگ استان‌هاى (خراسان، سمنان، اصفهان،‌ تهران،‌ بوشهر، فارس، همدان، و آذربایجان شرقى و گیلان و مازندران ) که هر کدام داراى تخصص‌هاى مختلفى چون تعمیراتی، مکانیکی، بهداشتی، فرهنگی، راه‌سازى و پل‌سازى بودند، و بیش از پنج هزار و پانصد نفر جهادگر در این عملیات حضور داشتند که با تلاش مضاعف عملیات فتح‌المبین را پشتیبانى کردند و خلاصه‌ى عملکرد پشتیبانى و مهندسى رزمى جنگ جهاد سازندگى را مى‌توان به شرح زیر نام برد:
احداث و ترمیم بیش از ۹۱۰ کیلومتر جاده‌ى عملیاتى و تدارکاتى و …
احداث ۴۹۲ کیلومتر خاکریز
احداث ۱۳۰ دهنه پل کوچک و بزرگ از جمله یک دهنه پل بشکه‌اى به‌طول ۲۰۰ متر در محور شوش
احداث بیش از ۲۳ هزار و ۴۰۰ مورد انواع سنگرهاى انفرادی، اجتماعى و ماشین‌آلات و ….
احداث ۱۳ باند هلى‌کوپتر (بالگرد)
احداث و راه‌اندازى ۲ سایت موشکى (زمینى به هوا) و نصب تمام سنگرهاى دیگر استحکامات مورد نیاز آن
احداث و راه‌اندازى ۲ قرارگاه فرماندهى و نصب ۱۴ سنگر بتونى بزرگ در این قرارگاه
احداث ۵ مقر توپ‌خانه با سکوهاى آتش و سنگرها و استحکامات مورد نیاز
احداث و بهره‌بردارى از ۱۱ واحد اورژانس صحرایى
احداث و بهره‌بردارى از ۵ حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق
راه‌اندازى بیمارستان شوش و افزایش ظرفیت آن از ۱۷ به ۷۰ تختخواب
نصب ۵۰ دستگاه ژنراتور جهت رفع نیازمندى‌هاى رزمندگان اسلام
توزیع بیش از ۲۰۰۰۰ بلوک سیمانى جهت احداث سنگر در خطوط مقدم مختلف عملیاتى
احداث ۱۶ باب حمام صحرایى بزرگ و مجهز (۶ تا ۱۲ دوشه)
احداث ۳ باب حسینیه
اگر از پنج هزار و پانصد جهادگر بخواهیم تاریخ عملیات فتح‌المبین را بازنویسى کنند آن گاه چگونگى شاخص‌ترین فعالیت‌هاى مهندسى جنگ جهاد بویژه در بخش تحقیقات مشخص مى‌شود.
تداوم عملیات فتح‌المبین جز با پشتیبانى وسیع مهندسى و تدارکاتى امکان‌پذیر نبود. بنابراین تعمیر و نگه‌دارى جاده‌هاى احداث شده و مرمت آن‌هایى که بر اثر اصابت گلوله‌هاى توپ و خمپاره آسیب دیده بود،‌از جمله‌ى فعالیت‌هایى است که نمى‌توان به آسانى از آن‌ها گذشت. که با لبخندهاى شیرین هر جهادگر در یک کلمه خداقوت نهفته بود،‌ تجلى پیدا مى‌کرد.
خسارت وارده به نیروهاى ارتش عراق به حدى بود، بیش از ۲۵ هزار نفر از نیروهاى دشمن کشته و زخمى و ۷ هزار نفر اسیر شدند و تمام یگان‌هاى درگیر آن نیز دچار خسارت و تلفات شدند.
همچنین ۳۲۰ دستگاه تانک و نفربر ۵۰۰ دستگاه خودرو و ۱۶۵ عدد توپ به غنیمت نیروى جمهورى اسلامى ایران درآمد و نزدیک به ۳۵۰ دستگاه تانگ و نفربر آنان نیز منهدم شد در این عملیات ۱۸ فروند از هواپیماهاى دشمن نیز سرنگون شد.
عملیات فتح المبین از زبان شهید صیاد شیرازی ( فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش )
« نمی دانم آزمایش کرده اید وقتی مهمانی بر انسان وارد می شود هم از دید مهمان و هم از دید میزبان چه حالی است من برای اینکه مقدمه حرف خودم را بگویم این را تنظیم کردم بادیدار به یادماندنی خودم و همراهانم قبل از اینکه ما وارد منطقه و ماموریت افتخاری ۲ معارف جنگ شویم روز پنج شنبه گذشته مخصوصا سفری را انجام دادم تا محلها را بررسی کنم و ببینم وضعیت چطور است محلهایی که دیدم ۱. نقطه رابیه و میش داغ .۲ عین خوش و دهلران .۳ جسر نادری و پل کرخه .۴ دامنه ارتفاعات ابوصلیبیخات. اینجا سومین نقطه ای بود که وارد شدیم . وقتی فرماندهی و عقیدتی به استقبال ما آمدند گفتند محل پذیرایی ما حسینیه سیدالشهدا است با شنیدن این خبر صفایی وجودم را فرا گرفت که از بیان آن ناتوانم . اینجا رزمندگانی زندگی می کردند و گریه می کردند که به خدا نزدیک بودند. این صفا کجاست عملیات فتح المبین عملیات سراپا حماسه . ایثار و معنویت بود. با دلایل و مدارک لازم ثابت می کنم که نقطه اوج رزمندگان برای جنگیدن در راه خدا عملیات فتح المبین بود در قیاس با عملیات بیت المقدس شاید گفته شود کوچک تر است اما باید ارزیابی کرد و دید که چقدر به خدا نزدیک شدیم . باید دید چقدر بهتر خدا را دیدیم (ما در این عملیات ) بهتر دیدیم و دانستیم که شخصیت ما در نظام چیست عطش جنگیدن در راه خدا پیدا بود. چرا که این عملیات با نام یا زهرا(س ) آغاز شد و به برکت این نام خدا می داند که چه به وجودآمد عملیات فتح المبین نتیجه سه ماه تلاش مستمر بود. بعد از سه ماه تلاش موفق شدیم به تدبیر برسیم . قرار بود در این عملیات . در فضای ۶۰ * ۴۰ کیلومتر از چهار محور : .۱ جسرنادری .۲ محور ممله و پادگان عین خوش .۳ محور شوش .۴ محور تنگ رقابیه از طرف تنگ زلیجان و ارتفاعات میش داغ عمل کنیم . قرارگاه لشگر ۷۷ ثامن الائمه که از چهره ها و یگانهای سرافراز ارتش و رزمندگان اسلام است در هفت تپه مستقر بود عقبه اش و یگانهایش در غرب کرخه بودند . در کنار آن همرزمان از سپاه تیپ ۱۷ قم تیپ حضرت سجاد و گردانهای مختلف حضور داشتند و همه آماده عملیات بودند. یک روز در هفت تپه جلسه داشتیم . همه فرماندهان بودند و پیشرفت کار را در قرارگاه کربلا کنترل می کردیم و جایی که لازم بود هدایت می کردیم . جلسه عجیبی شد. برادران ارتش و سپاه یک یک آمدند و گزارش دادند. همه گزارشها منفی بود و مایوس کننده . جو بسیار نگران کننده ای به وجود آمد. نوبت رسید به برادر عزیز صفار از قرارگاه فجر از سوی سپاه که فرمانده تیپ ۱۲ قم بود . با تواضع گفت : « از شما تعجب می کنم از حال شما مگر ما با توکل به خدا جلو نیامدیم » جوان ۲۲ ـ ۲۳ ساله ای در مقابل اساتید و فرماندهان می ایستد یک دفعه جو جلسه تغییر می کند. شرمنده می شوم ایشان گزارش می دهد و میزان پیشرفت شناسایی خودش را می گوید جلسه قوت قلب گرفت چهار راه بحث بر سر این بود که از کجا شروع کنیم ارتش می گفت از جسر نادری و از قرارگاه فتح و سپاه می گفت نه از چهار محور با هم باید شروع کرد. من همرزمان ارتش را صدا کردم و گفتم از هر چهار محور عمل می کنیم . برای عملیات آماده شدیم . کارشناسان گفتند نور ماه برای حمله مناسب نیست چون کارشناس بودند پذیرفتیم . گر چه مایل نبودیم تا آمدیم تصمیم گرفتیم که آماده شویم . دیدیم از قرارگاه فجر تماس گرفتند که دشمن آتش سنگینی را شروع کرده و به ما فشار می آورد. از یک طرف فشار دشمن و از طرف دیگر کمبود مهمات همه را نگران کرده بود آمدیم دفع کنیم دیدیم دشمن از رقابیه جلو آمده حالت عجیبی پیش آمد. از طرح سه ماهه ما اصلا دو محورش خراب شد چه باید می کردیم در قرارگاه کربلا به این نتیجه رسیدیم که باید نزد فرماندهی کل قوا برویم و دو تا سئوال مطرح کنیم . .۱ چه باید کرد .۲ برای این طرح ناقص ما استخاره کنید . بین من و سردار رضایی هماهنگی شد که من در منطقه بمانم و سردار رضایی به تهران برود.
قبل از دوازده و نیم بود که از ابوغریب خبر دادند دشمن باچند تانک آمده . من پایم رغبت ندادکه بروم پای بی سیم که بگویم برگردند. گفتم: شاید ارتشی ها گوش کنند (بدلیل سلسله مراتب نظام ) ولی با تک تک فرماندهان صحبت کردم گفتند قلب ما قوی است . ساعت ۱۲ و نیم یک و نیم ۲ و نیم شد و اینها همین طور پیش می رفتند ساعت ۳ و نیم صبح که شد دیدم گفتند ما بیست متری دشمن هستیم رمز عملیات را با قدرت کامل گفتیم بعد از اعلام فرمان حمله تمام فرماندهان و عناصر ستاد رو به قبله دعای توسل خواندند چه دعایی ! چه ضجه هایی ! چه زاری بود هر کس به حال خودش گریه می کرد هر لحظه بر شدت گریه اضافه می شد که من سر و صدای بی سیم را نزدیک صبح شنیدم فکر کردم گیر افتاده اند گفتند ما فرمانده تیپ را گرفتیم و بعد هی اسیر بود که به عقب می آمد. هر چه می پرسیدیم که چی شده هیچ کس جواب نمی داد. گرفتار بودند آخر. گفتیم فرمانده تیپ دشمن را بیاورند. فرمانده تیپ گفت : « ما می دانستیم بعد از توفیق در مرحله اول شما حتما حمله می کنید این بود که به همه گفتم آماده باشند همه آماده پشت تیربار و در سنگرها بودند . تا اینکه ساعت ۳ شد دیدیم خبری نشد . ما گفتیم ساعت ۳ حمله نکردید پس دیگر حمله نمی کنید لذا به همه استراحت دادیم . خود من آن قدر احساس اطمینان می کردم که با لباس زیر خوابیدم بعد دیدم طرف رانم درد می کند (مرا می زدند که بیدار شوم و بعد هم اسیر شدم ). » مواضع دشمن به سرعت سقوط می کرد قرارگاه فرج و قرارگاه نصر این منطقه را گرفتند ابتکار عمل از دست ما خارج شده بود. ما هر جا را می گفتیم بگیرید می گفتند ما از آنجا رد شدیم به سردار رضایی گفتم اینجا جای ما نیست و رفتیم جلو. تا چنانچه سوار بر وانت رفتیم و بعد تا تنگه برغازه آمدیم گلوله تانک دشمن جلو ما را گرفت . بیست متری ما خورد و ما پریدیم بیرون . عملیات حماسه انگیز با آزادسازی دو هزار کیلومتر از خاک و شانزده هزار اسیر به پایان رسید.
بعد از عملیات فتح المبین اواخر مسئولیت خودم در فرماندهی نیروی زمینی احساسی به من دست داد که یک تیپ به نام حضرت ابوالفضل با سه گردان تشکیل دهم و افسران و درجه داران ایمانی وارد آن شوند و این تیپ طوری بگیرد و خیالمان راحت شود. تیپ حضرت ابوالفضل تشکیل شد ،باسه گردان . برای اینکه از مجموعه های خوبی برخوردار شوند به مهندسی نزاجا پانزده روز مهلت دادیم که یک حسینیه بسازد و این فضا و اطرافش را که می بینید در عرض پانزده روز به وجود آمد. آمدم فرماندهی تیپ را خودم برعهده گرفتم تا فرماندهی نیروی زمینی احساس کند این تیپ برای خودش است . وقتی نماینده امام در شورای عالی دفاع شدم این تیپ منحل شد. شب انحلال من در تهران بودم . وقتی خبر انحلال آن را دادند حال عجیبی پیدا کردم . مانند شب عاشورای امام حسین (علیه السلام ) شد و اکنون من از فرماندهی تیپ تشکر می کنم و حسینیه تیپ اینجا باید بماند به این [عنوان آثار جنگ من به تیپ ۴۵ تبریک می گویم . از صمیم قلب می خواهم که قدر این نعمت را بدانند . بایستی به مرور و به تدریج وضع بهتری پیدا کند.»
فتح المبین به روایت محسن رضایی ( فرمانده وقت سپاه)
« حدود ۴ – ۵ روز قبل از تاریخ معین شده برای شروع عملیات تاریخی فتح‌المبین دشمن پیش ‌دستی کرد و حمله را شروع کرد. در آن طرف رودخانه کرخه سرپلی داشتیم که یکی از نقاط خیز ما به سمت ارتش عراق بود. این سرپل به تصرف عراق درآمد و این باعث شد که کل عملیات فتح‌المبین در پرده‌ای از ابهام فرو رود، دلیلش هم این بود که ما از آن آنطرف سرپل امکاناتی فراهم کرده بودیم و شیارهایی را مشخص کرده بودیم که با عبور از آن شیارها وارد خط دشمن شویم.
لذا وقتی دشمن آمد و آن منطقه را از ما گرفت راهکارهای ما خنثی شد. یک بحث جدی بین دوستان ما یعنی فرماندهان سپاه و ارتش شروع شده بود. یاد برادر عزیزم صیاد شیرازی گرامی، در آن عملیات فرماندهان سپاه و ارتش با هم جمع شدیم که چه باید کرد؟ اولاً یک بخش از عملیات ما خود به خود بی‌خاصیت شده بود و ثانیاً احتمال می‌دادیم اگر بخواهیم برای ترمیم این بخش از عملیات موعد حمله را به تأخیر بیاندازیم و زمان بیشتری را برای رفع مشکل اختصاص بدهیم ممکن است ارتش عراق به بخش دوم جبهه ما هم حمله کند و بخش دوم عملیات را هم خنثی کند. خوب چکار باید می‌کردیم؟ این سئوال باعث بحث‌های زیادی شد اما به نتیجه‌ای نرسیدیم. عده‌ای از دوستان گفتند آقا محسن برود و با امام مشورت کنند.
حدود ساعت¬های ظهر روز حمله بود و اگر امام می‌فرمودند همان تاریخی که قبلاً تعیین شده باید حمله کنید باید همان روز و قبل از این که هوا تاریک شود اولین گروه نیروهایمان را پای کار می‌بردیم که ۴۸ ساعت آنجا باشند و بعد حمله کنند.
ظرف دو سه ساعت باید خدمت امام میرسیدیم، مشورت میکردیم قبل از تاریکی بر می‌گشتیم تا آن شب از دست نرود. قرارگاه مرکزی این عملیات سمت دزفول بود و حدود ۷۰۰ ، ۸۰۰ کیلومتر راه تا تهران، چون دزفول زیر آتش بود هواپیمای غیرجنگی هم نمی‌توانست به دزفول بیاید.و پیشنهاد شد که با هواپیمای جنگی برویم. من هم اصلاً تمرین خلبانی نکرده بودم و تمرین‌های لازم از جمله تمرین فشار و خلاء را نداشتم.
شهید حق‌شناس استادهواپیمایF5 آموزشی بود و آموزش و تمرینات خلبانان را انجام می‌داد. شد خلبان اول و من هم خلبان دوم. لباسهای خلبانی پوشیدیم و من در کابین دوم نشستم و آماده پرواز شدیم. هواپیما را به انتهای باند آورد و آرایش گرفت برای پرواز. باند را که پشت سر گذاشتیم و به انتهای باند رسیدیم در یک آن هواپیما را کشید بالا و حالت عمود گرفت. برای اینکه هواپیما در مدت کوتاهی به حداکثر سرعت برسد این کاررا انجام می‌دهند و به آن G کشیدن می‌گویند و با اینکار از جاذبه زمین فرار می‌کنند. به محض اینکه هواپیما در حالت جی قرار گرفت احساس کردم که یک
فشار سنگینی مشابه یک غول می‌خواهد مرا محکم به کابین جلو بزند و من خودم را محکم گرفتم. ایشان شروع کردند به سئوال کردن. به قدری فشار سنگین بود که دیدم فک‌های صورتم برای پاسخ از همدیگر جدا نمی‌شود. خیلی بد بود که حرف نمیزدم، فرمانده سپاه بودم و حتماً باید جواب میدادم. جوابهای او را دادم. بعدها با تعجب می‌گفت فکر نمی‌کردم بتوانید اینطور خوب حرف بزنید. آمدیم جلوتر، فرمان را رها کرد و گفت حالا خودتان هدایت کنید. فرمان هواپیما خیلی حساس بود و این اولین تجربه خلبانی ما شد. ۲۰ دقیقه طول کشید رسیدیم تهران. رسیدیم خدمت امام و مسئله را طرح کردیم، فرمودند پیروزی از آن شما است.
با همان سرعت برگشتیم و جلسه فرماندهان تشکیل شد. تا صبح جلسه طول کشید و مانور حمله اصلاح شد و با یک تأخیر ۴۸ ساعته عملیات انجام شد و یک پیروزی بزرگ بدست آمد. بیش از ۹۰۰۰ نفر اسیر گرفتیم و بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر از زمینهای اشغال شده کشورمان را آزاد شد.»
منبع : راسخون
منابع تحقیق :
bameiran.sajed.ir
کارنامه توصیفی عملیات هشت سال دفاع مقدس، نوشته علی سمیعی
سایت ساجد
www.tebyan-ardebil.ir
پایگاه حوزه
www.rezaee.ir
شناسنامه‌ عملیات‌هاى دفاع مقدس، اداره‌ کل روابط عمومى وزارت جهاد کشاورزى مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس
عملیات فتح‌المبین آزاد سازى غرب رود کرخه مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ (طراحی،‌ اجرا، نتایج، بازتاب‌ها)
محمد درودیان،‌ جنگ، بازیابى ثبات (تهران مرکز تحقیقات جنگ،۱۳۷۸‌)
خبرگزارى جمهورى اسلامى نشر سیرى گزارش هاى ویژه ۱۰/۱۰/۱۳۶۱
محمد درودیان،‌ از خونین شهر تا خرمشهر (تهران مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه ۱۳۷۲)

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی